یه چیزی بگم بحثمون کامل بشه، ماها با این پشتوانه ی قوی فرهنگی که از قرآن و احادیث ائمه علیهم السلام داریم، فیلمامون - که یه جنبه از هنرمونه - وضعش اینه، اما این غربیا هر فضیلتی رو که ندارن میان با استفاده از هنر فیلم سازی خودشونو با همون معرفی میکنن. مثلاً همین دو مورد رو ببینین و خودتون قضاوت کنین:

تو فیلم Air Force One (هواپیمای رئیس جمهور) - محصول 1997
وقتی خانواده ی رئیس جمهورو گروگان میگیرن این جمله به زبونش میاد:

Haven"t You Honour?
شما آزاده نیستید؟

و تو فیلم  Saving Private Ryan (نجات سرباز رایان) - محصول 1998
این جمله رو از زبان یه سرباز آمریکایی در برابر ویتنامی ها میشنویم:

lf God"s on our side, who"s on theirs?
lf God be for us, who could be against us?
اگه خدا با ماست پس کی با اوناست؟!
اگه خدا طرف ماست پس کی میتونه در برابر ما بایسته؟! 

پ. ن 1: ما که هر چی فیلم بی محتوا تا حالا ندیده بودیم تو راه اراک-تهران به خوردمون دادن!
پ. ن 2: این ادعا رو ندارم که حالا اگه ما به جای کارگردانای الآن بودیم حتماً بهتر عمل می کردیم.
پ. ن 3: قبول دارم که انتقاد کردن راحت تر از انجام کارِ درسته.

حالا بشنویم از «تهاجم فرهنگی به روش هالیوود»، و نیز «بخش هنری سازمان CIA»!!!

برای دانلود اینجا کلیک کنید.

 ابتدا از آنتی شیخ وحید و شیخ محمدرضا یک تقاضا داشتم. شما دو بزرگوار قراره که یک فیلم بسازید در رابطه با فرهنگ و دین خواهش می کنم اگر  فیلمتون از این جور صحنه های جالب داره بذارید من این قسمت از فیلمتون را بازی کنم قول میدم نقشم را به خوبی اجرا کنم تمام و کمال.

و اما بعد:
دررابطه با این قسمت (قسمت دوم)از فیلمی که آقا وحید لینک دانلودش را تو وبلاگشون گذاشتند انتقادی داشتم که به صورت کلی و جزئی خدمتتون عرض میکنم با کسب اجازه از محضر مدیر محترم شیخ محمدرضا.
نقد کلی:1-وجود پارادوکس در مفاهیم این فیلم باعث شگفتی است چرا که در قسمت اول دیدیم که اسلام یک دین اخلاقی معرفی می شود اما متأسفانه در این بخش از فیلم اوج بی اخلاقی و ضدارزش ها به اسلام نسبت داده می شود. 2- دیالوگ مطرح شده در این بخش فقط تمسخر اسلام و کوچک شمردن این آئین آسمانی است و توهین به مقدسات.
نقد متن فیلم:
1-زن مالک بدن خویش است. این روایت که نمیدونم تا چه حدصحیح است باعث سوء استفاده از وجود زن و یا رواج برهنگی و توجیه آن شده است.الف:اگر زن مالک بدن خویش است آیا مالک حیا و عفت و آبروی خویش نیست(عقل حکم می کند که مالک ملک خود را بیهوده از دست ندهد) و اگر هم این حدیث در کتابی باشد آیا مرد مالک بدن خویش نیست.؟ واقعا عجیب است ب: می توانید در اینترنت سرچ کنید و نقدی بر استدلال مالکیت زن بر بدن خویش را مطالعه کنید. من نمیدونم برای عشق و هوس روایت داریم اما برای بقیه مسائل اخلاقی خیر.
2- مهم ترین نقدی که وارد است و من واقعا برای کارگردان این فیلم متأسفم این است که  هوا و هوس و شهوت پرستی را به اسلام و مبانی آن نسبت می دهد. توضیح بیشتر آن که بحث ازدواج موقت تحت قاعده گفتمان(discorse)  یعنی فضای حاکم بر متن زمان پیامبر(ص)تغییر می کند و ازدواج موقت تا حدود نود درصد موضوعیت خود را در جامعه کنونی از دست می دهد و فقط ده درصد آن هم در شرایط خاص باقی می ماند ان هم نه برای ارضای غریزه جنسی از سر هوا و هوس. کجای دین ما گفته است اگر زن و مرد زیر یک سقف باشند راه فرار از گناه صیغه یا همان ازدواج موقت است. کجای دین گفته؟خواهشا یک نفرجواب مرا بدهد.کجا اسلام گفته است برای رسیدن به هوا و هوس و شهوت با یک زن خلوت کن  و با صیغه موقت خود را توجیه کن. همین مسائل و کارها را به راحتی به اسلام نسبت می دهیم که امثال آقای....(لعنه الله علیه) در کتابش اسلام را به خاطر ازدواج موقت مظهر گسترش و ترویج فساد و ظلم در حق زن می داند و گاهی افراد جاهل هم تأیید می کنند.
3- توجیه دروغ و نسبت دادن و بسط آن به افراد دینی صحیح نیست.
 4- دین اسلام مخالف قرار گرفتن زن و مرد در یک مکان خلوت به صورت کلی نیست. این بستگی به پیش تفکر هایی است که زن و مرد دارند.
پیشنهاد به همه کارگردان ها: اگر هنرمند در زمینه ارزش ها هستید شبیه داستان عرینب و عبدالله سلام را به صورت فیلم بسازید و به نام اسلام تمام کنید:
یزید(نکبت زمان)دلبستگی زیاد به معشوقه داشت و دلبسته عرینب شد.. نقشه کشید عبدالله شوهرش را به این طرف و آن طرف بفرستد تا عرینب تنها بماندو او را صیغه کند و .../ امام حسین(ع)(برای نجات از فتنه یزید) پادرمیانی کردند و عرینب از بین آن دو امام حسین را به همسری اختیار کرد. امام حسین دست نگاه داشت تا عبدالله از سفر بازگشت. به او گفت عبدالله بیا و امانتت را تحویل بگیر.از زمانی که این زن را به عقد خود درآوردم حتی به صورت او هم نگاه نکردم(نه تها به او دست نزدم حتی نگاه هم نکردم) تا او را به تو برگردانم و از شر فتنه یزید در امان باشد.

سلام

از همتون ممنونم

خیلی خیلی خوشحالم اینجور دوستای با حالی دارم.

نمره ی بیست خیلی مهم نیست نکه مهم نباشه مهم اینه که خدا بهم توفیق داد نام قشنگ خودش رو در پایان نامم ببرم.

خداجون خیلی دوست دارم

ببخش که با اون که خیلی اذیتت می کنم ولی بازم هوامو داری. جداً شرمندتم.

خب دیگه از همتون ممنونم. بخاطر تبریک های قشنگتون. بویژه از وحید عزیز.

امیدوارم بتونم دوست خدا بمونم.

یه جورایی هم ناراحتم که دارم از دانشکده دارم میرم و هم خوشحال.

راستی دکتر محمد صادق علمی هیچ وقت از یادم نخواهی رفت....

من
به راه های دنیای مجازی
آگاه ترم
تا
راه های دنیای واقعی
و به طریق اولی
از راه های آسمان
هیچ نمیدانم!

پ. ن:
أیها الناس! سَلونی قبلَ أن تَفقِدونی، فلَأنا بِطُرق السماءِ أعلمُ مِنّی بِطُرق الأرض، قبل أن تَشغَرَ بِرِجلِها فتنةٌ تَطَأُ فی خِطامها و تذهبُ بأحلامِ قومِها.
ای مردم! آنچه می‏خواهید از من بپرسید پیش از آنکه مرا نیابید، که من راه های آسمان را بهتر از راه های زمین می‏شناسم، بپرسید قبل از آن که فتنه‏ ها چونان شتری بی‏ صاحب حرکت کند، و مهار خود را پایمال نماید، و مردم را بکوبد و بیازارد، و عقل ها را سرگردان کند.
(نهج البلاغه، خطبه 231)

اولین مکتب تفسیری شیخا به دستان مبارکش در دارالفنون خوابگاه تأسیس شد. همه پای درس او می نشستند و از کلام زیبایش بهره می بردند. بسیاری از شیوخ قرائت قرآن و کسب بسیاری از معارف قرآنی را مدیون او هستند. قرآن خواندنش از سر اخلاص بود و قلب را متحول می کرد. رفتار و کردارش سرشار از محبت و عشق و صمیمیت بود و اعمالش درس اخلاق برای دیگران. واقعا یک دوست و استاد نمونه در زمینه های مختلف به خصوص اخلاق و دین بود.
وقتی چهره اش را میبینم و یا عکس زیبایش را یاد سخن بسیار زیبای سنایی میفتم که میگه:" دوستانی که داری و آنان را آزموده ای با قلاب های پولادین به جان و دل خود پیوسته نگاه دار"

"همه او را دوست داریم" 

سلام  عزیزان شیوخ خوبین جا دارد صمیمانه تبریک بگویم به کسانی که در آزمون ارشد رتبه خوبی آوردند. البته یک عرض تسلیت هم به تمام کسانی که سال دیگر به دانشگاه فردوسی می آیند عرض کنم قابل توجه است که دانشگاه فردوسی 10 واحد پیش نیاز می دهد و همه اساتید تحقیقات را در سطح مقاله قبول می کند. ولی امکانات این دانشگاه در سطح عالی می باشد می آیید و می بینید    

«از احکام فقط اینو یاد گرفتیم که یه ماشین بندازیم تو خیابون تن و بدن جوونامونو بلرزونیم، یا یه هلیکوپتر بفرستیم رو سقف خونه ی مردم نیرو پیاده کنیم برای جمع آوری چهارتا بشقاب آهنی. یارو هفتاد میلیون پول هیئتو که مردم امانت بهش داده بودن خورده، اونوقت تو عروسی برادرزادش چون یه دلنگ و دولنگی کردن میگه حرومه، من نمیرم. از احکام همینو یاد گرفتیم که اگه یک دختر دو تار موش پیدا بود با پونز فرو کنیم تو پیشونیش. اونوقت ادعا کنیم که خیرخواه مردمیم، نگران آخرت اونا هستیم، همین خیرخواهی بعضیا کار دستمون داد. اینجوری شد که به اینجا رسیدیم.»
این قسمتی از یه دیالوگ از فیلم «زندگی خصوصی» بود که وحید جان لطف کرده بود و رو وبلاگش (یعنی اینجا) گذاشته بود تا به دست ما هم برسه. من هم بعد از دانلود نگاه کردم و ضمناً چیزایی به ذهنم رسید که فکر کردم بد نباشه با شما در میون بذارم:
بچه ها منم موافقم با حرفای این آقا. این که اسلام جز احکام، اخلاقم داره، و خیلی هم مهمه، و آدم بی اخلاق رو هیچکس تحمّل نمیکنه، اما... میگم ما باید اول کارای خوب رو به اندازه ی کافی جا بندازیم، بعد از این که خوب جا افتاد، بیایم و آفت هاش رو هم بگیم، تا کاملاً تو جامعمون «به نحو شایسته» رواج پیدا بکنه. اگه اینطوری نباشه دیگه در مورد خود اون کار خوبم کم کم دیگه نمیشه صحبت کرد!
اما ما تا حالا چند تا فیلم ساختیم که خوبیای حجاب رو توش گفته باشیم؟ آیا برای مردم جامعه ی ما ضرورت حجاب خوب مشخص شده؟ تو چند تا فیلم خطرات ماهواره رو گفتیم؟ سینما چقدر برای مردم جا انداخته که ماهواره قبل از این که راهی به سمت اطلاعات جدید باشه کانالیه برای نفود مدیرای این شبکه ها توی خونه های ما؟ آیا اهمیت امانتداری رو به مردم آموزش دادیم؟
خب جواب همه ی این سؤالا منفیه.
پس به نظر من درست نیست که مثلاً قبل از گفتن خوبیای «حجاب»، بیایم آفت های «تبلیغ حجاب» رو بگیم. آقای کارگردان فیلم «زندگی خصوصی»، شما چندتا فیلم درباره ی قدرت اجتماعی خانمای محجبه ساختی که حالا اینقدر از فیلمت دفاع میکنی؟ چند تا فیلم ساختی که توش راه های نفوذ تفکرای سمّی رو تو جامعه ی ما – که یکیش ماهواره باشه – نشون دادی که حالا میای از جمع آوری ماهواره انتقاد میکنی؟
بگذریم... اما موضوع دیگه ای که درباره این دیالوگ باید بگم چیزاییه که با هم خلط شده و اگه آدم دقت نکنه ممکنه براش شبهه پیش بیاد؛ پس اینا رو هم خطاب به جناب کارگردان میگم:
آقای کارگردان! بهتره بدونید کار نیروی انتظامی برخورد با مجرمه، چه دزد باشه، چه بی حجاب. کار نیروی انتظامی در وحله ی اول فرهنگ سازی و آموزش نیست. آموزش مال صدا و سیما و سینما و آموزش و پرورش و... است.
آقای کارگردان! لرزیدن تن آدم ناهنجار مهمه اما لرزیدن دل جوون پاکی که دوست نداره این صحنه های بی حجابی رو ببینه اما مجبوره تو همچین جامعه ای رفت و آمد داشته باشه مهم نیست؟
- آقای کارگردان! ماهواره ها چهارتا بشقاب آهنی نیستن، وسیله ی ارتباطی هستن با خطرات مخصوص به خودشون.
- آقای کارگردان! این که بین این همه رفتار خوب، یه رفتار استثناء رو پررنگ کنیم روش آموزشی خوبیه؟
- آقای کارگردان! واقعاً دخترای بی حجاب امروز ما فقط دو تا تار موشون بیرونه (با این تأکید شما!)، و  همچین بی حجابی روپونز فرو میکنن تو پیشونیش؟ واقعاً؟!
- آقای کارگردان!
- آقای کارگردان!!
- آقای کارگردان!!!

با تشکر از آنتی شیخای گل.

سلام و ادب ابتدا از مدیر آنتی شیخا آنتی شیخ وحید بسیار تشکر می کنم بابت لینک دانلودی که در وبلاگشون گذاشتند درباره قسمتی از فیلم زندگی خصوصی و سپس از کلیه شیوخ گرامی و دوستدارانشان تقاضا دارم این کلیپ را حتما دانلود کنند و با تأمل ببینند که اصلاح جامعه امروزی در گرو مباحث این کلیپ است.(البته به نظر بنده)  قسمتی که در مورد اخلاق و دین صحبت می کند بسیار اهمیت داردو فوق العاده با بحث آیین مسیحیت و گرایش به این دین در جامعه امروزی ارتباط عمیق دارد.

هم اکنون خبر رسید که آقا مسعود پایان نامشو با موضوع «دوستی با خدا در قرآن کریم» با نمره ی عالی 20 دفاع کرد (البته با راهنمایی دکتر علمی عزیز). از همین جا بهش تبریک میگم (البته زودتر با پیامک تبریکاتم رو ارسال کردم) و براش آرزوی موفقیت همیشگی دارم.
باعث خوشحالی و افتخار ماست که همچین علمایی در میان شیخا وجود دارن و برای اسلام و مسلمین زحمت میکشن، تحقیق میکنن و افتخار کسب میکنن.
امیدوارم منم اهمیت جایگاهی رو که دارم بالأخره یه روز (!!!) بفهمم و یه کم برای اسلام زحمت بکشم. (خجالت بکش، به در گفتم دیوارم بشنوه!)

پ. ن: قابل توجه آنتی شیخا هم!