شهادت علی علیه السلام گرچه مظلومانه است و فرق شکافته او اگر چه جگر سوز، اما اساس مظلومیت علی(ع)، نه در شهادت علی(ع) است و اوج مظلومیت او، نه در فرق شکافته او. مظلومیت علی نه بر پایه سکوت علی(ع) استوار است و نه بر مبنای صبرعلی(ع) که صبر و سکوت تنها دو شاخه اند از راز درخت ستبر و تنومند مظلومیت علی(ع). اگر دوران مظلومیت علی(ع) محدود به آن بیست و سه سال دردآلود بود، در آن پنج سال دیگر قاعدتا علی(ع) مظلوم نمی بود. واگر تنها حیات علی(ع) حیات مظلومانه بود، بی تردید علی(ع) هنگام شهادت با مظلومیت وداع کرده بود. پس چیست، رمز مظلومیت جاودانه علی(ع)؟! *بیشترین مظلومیت و بالاترین عذاب یک گوهر، ناشناخته و مهجور ماندن آن است. راز مظلومیت خورشید را یا در ابرهای سیاه متراکم جست و جو بایدکرد یا در نابینایی آدمیان.
:: به تاریخ سه شنبه 91/5/17 ساعت 8:18 عصر
در میان بنی اسرائیل قحطی شدیدی رخ داد که سال های متوالی به طول انجامید. روزی زنی را لقمه ای نان به دست آمد. آن را به دهان برده بود که ناگاه سائلی صدا زد: «ای بنده ی خدا! گرسنه ام.» زن گفت: «آیا در چنین زمانی صدقه دهم؟!»... فوراً آن را از دهان بیرون کرد و به سائل بخشید... وسائل الشیعة، ج9، ص380 وَ عَنِ الحُسَینِ بنِ أَحمَدَ عَن اَبیهِ عَن مُحَمَّدِ بنِ أَحمَدَ عَن إِبراهیمَ بنِ هاشِمٍ عَن مُوسَى بنِ أَبی الحَسَنِ عَن أَبی الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام قالَ: پ. ن: این روایت رو به صورت خوشنویسی شده تو بخش «دار الکتابه»ی نمایشگاه قرآن امسال دیدم. جای شما خالی داشتیم با مصطفی میخوندیم و لذت میبردیم. گفتم اینجا بذارم شما هم ببینید حتماً خوشتون میاد. :: به تاریخ دوشنبه 91/5/9 ساعت 12:34 صبح
1)الگوها انسان های طراز اول در اندیشه الهی و انسانی هستند.
کلیدواژه ها:
برگزیده(33)|
:: به تاریخ جمعه 91/5/6 ساعت 5:34 عصر
بچه که بودیم همیشه وقتی میخواستیم بریم مهمونی از مامان لباس تمیز و قشنگ میخواستیم. مامان هم یه لباس خوب و آبرومند جلومون میذاشت و آمادمون میکرد برای مهمونی. شاید برای هیچکس به اندازه ی مادر مهم نباشه تمیز و پاکیزه بودن فرزندش، اونم وقتی که آدم میخواد به یه مهمونی مهم با میزبان خیلی محترمی بره. حالا که میخوایم بریم مهمونیِ خدا چه کار کنیم؟... یَا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلى الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقون (البقرة: 183) یا فاطمه ی زهرا (س)... ای حضرت مادر... عنایتی کنید و لباسی نو بر تن ما بپوشانید وَ لِباسُ التَّقوى ذلِکَ خَیرٌ (اعراف: 26) ای دختر رسول مهربانی(ص) تمنای ما را بپذیرید... . . . اما... اما لطف کنید و از همان پشت در... روی ظاهر شدن در جلو چشمانتان را ندارم...
کلیدواژه ها:
رمضان المبارک(11)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ جمعه 91/4/30 ساعت 1:30 عصر
حتماً ذهن خیلی از شما مشغول شده که اصلاً شیخ یعنی چی؟ و چرا به ما شیخ میگن؟! و هزاران هزار «چرا»ی دیگه!!!... پ. ن: این مطلب، گزینشی بود از معنای شیخ. برای توضیحات بیشتر رجوع کنید به منابع لغت عمومی و اختصاصی. ضمناً همینطور که کتاب لغت رو جستجو میفرمایید ما 16نفر رو در ذهن مرور کنید!!!
کلیدواژه ها:
درباره ی شیخا(4)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ یکشنبه 91/4/25 ساعت 9:49 عصر
شب نیمه ی شعبان رو قرار شد روی تپه ی نور الشهدا بگذرونیم، تپه ای در شمالی ترین نقاط تهران که افتخار وجود 7 شهید گمنام رو روی قلّه اش نقاشی کرده. ساعت حدود 22 رو نشون میداد که از راه خاکی به سمت تپه به راه افتادیم، من و 12 نفر دیگه از جمله مرد میانسال باصفایی که از مردان جبهه و جنگ هم بود و حالا با ما هم مسیر شده بود تا محل خدمت دیگه ای رو از اخلاص پر کنه. بچه ها آرام آرام راهی تاریک رو که با نور ماه شب چهاردهم روشن بود قدم می گذاشتن... لحظه ای که با خودم تنها شدم یادم اومد سال قبل همین موقع داشتم راهی که به کربلا ختم می شد رو گام می زدم، شباهت قشنگی بود بین دیروز و امروز؛ پ. ن: این رو اضافه کن به این که قصد داشتم چهارشنبه شب بلیط بگیرم برای اراک اما نشد، و نیز این که تا ساعت 12 ظهر که پیامکش برام اومد اصلاً قصد احیای شب نیمه شعبان رو و اومدن به این منطقه رو نداشتم... و این که...
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ جمعه 91/4/16 ساعت 6:16 عصر
قابل توجه دوستانی که پیامکاشونو انقدر فشرده مینویسن که تا بازشون میکنی میشه دوتا!!! تو این پست 10 تا از حکمتای نهج البلاغه رو نوشتم، که ترجمه ی همشون با احتساب عبارت «امام علی ع» که خودش 10 کاراکتره، کمتر از یه پیامک میشه! (همونطور که میدونین هر یه پیامک فارسی حداکثر 70 کاراکتره):
کلیدواژه ها:
نهج البلاغه(3)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ دوشنبه 91/4/12 ساعت 11:20 عصر
حسین جان سلام. همین اول بگم از اینکه در آخرین لحظه ی قبل از پرواز بهم پیام دادی ازت ممنوم و خوشحالم که پیامی که من در جواب بهت دادم قبل از اینکه گوشیتو خاموش کنی بهت رسید. راستش حسین جان، این سفر تو باعث شده من خیلی به یاد مدینه بیفتم، برا همین دلم خواست یه بار دیگه از مدینه بنویسم. البته ناراحتم از اینکه قلم خوبی ندارم، ولی حالا برای این که عقده ی دلم وا شه مینویسم. مدینه، شهر پیامبر، شهر فاطمه، شهر بقیع...
کلیدواژه ها:
برگزیده(33)|
:: به تاریخ سه شنبه 91/4/6 ساعت 3:44 عصر
شکر خدا میدونیم که جناب آقای رضایی، برادر عزیزم، عازم سفر به مدینه ی منوره و مکه ی مکرمه هستند. این متن رو به یاد شعبان دو سال پیش نوشتم که منم توفیق حضور توی این فضای آسمونی رو داشتم. امیدوارم که حسین با دست پر از این سفر برگرده، همین جا از حسین آقا التماس دعا داریم و ازش میخوایم که اگه حالی پیدا کرد اون آخر لیست دعاهاش ما رو هم یاد کنه.
ان شاء الله ادامه دارد...
کلیدواژه ها:
خاطره(55)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ شنبه 91/4/3 ساعت 7:0 عصر
دائم ذکر بگو، با خدا تو سخن بگو دائم ذکر بگو، با مهدی زهرا سخن بگو دائم ذکر بگو، برای رضایش سخن بگو دائم ذکر، بگو برای رضایش سخن بگو هر قدم که بر می داری، برای رضایش سخن بگو هر قدم که بر می داری، برای رضایش سخن بگو
به ما گفتن در طول روز به یاد خدا باشید، دائم الذکر باشید، تا موقع گناه بخاطر خدا مرتکب گناه نشوید، ما که........ درباره امام زمان هم اینطوریه.... الان که مهدی زهرا(روحی فداه) امام زمان ماست، تدبیر امور به دست اوست(به امر خدا)، هرچه خواهیم باید سراغ ان سفر کرده رویم.......کاش لیاقت نوکری و سربازی اش را داشته باشیم که اگر کسی خواستار چنین مقامی باشد باید دائم در کارها رضایت مولایش را بخواهد............... ما که بازهم دائم به یادش نیستیم!!!!!!! اما الااقل کاش زمانی را در روز اختصاص دهیم و با یوسف زهرا درد دل کنیم، کاش اجازه چنین امری را به ما بدهد( بخواهیم می دهد این خاندان اسوه بخشش وکرم اند) واما اربابمان حسین علیه السلام: در سیره بسیاری از علما هست که شبای جمعه هر هفته روضه امام حسین برا خودشون راه مینداختن.
کلیدواژه ها:
دعا(4)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ چهارشنبه 91/3/31 ساعت 12:22 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |