سلام و ادب خدمت همه دوستان عزیز. عزاداریاتون قبول باشه.تو این یکی دو هفته من به سه نفربرخوردم که برام جالب و بسیار تاثیرگزار بودن.فعلا یکیش مینویسم. تا بقیشم بعد. :: به تاریخ شنبه 94/7/25 ساعت 9:0 عصر
سلام عزیزان. *دو کلیپ زیبا از مراسم غبارروبی و جو معنوی اون توسط مدیر گرفته شده که در مجموعه کلیپ ها(5) برای دوستان لینک دانلودش گذاشته شده. اما خب برای اینکه ریا نشه این کلیپ را هم ناچارا به صورت رمز دار گذاشتم. به قول م محمدرضا شیخا بی ریا هستند.
کلیدواژه ها:
مجموعه کلیپ ها(9)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ سه شنبه 92/10/3 ساعت 9:31 عصر
یکی از مخاطبان محرتم و گرامی وبلاگ سوالی را در قالب کامنتی پرسیدن که برای پاسخ دادن دوستان در این پست قرار دادیم: سوال مخاطب:با سلام وادب و احترام به اعضای وبلاگ شیخا پاسخ سجاد(منتظر نظر بقیه دوستان هم هستیم-در قسمت نظرات): با سلام و تشکر از مخاطبان عزیز و محترم که به این وبلاگ سر میزنن. بنده در حد خودم پاسخ می دهم و از دوستان هم تقاضا دارم نظرات خودشون را در قسمت نظرات بنویسند و اگر نقدی به صحبت های بنده دارند حتما بگویند. *لعنت به معنای دوری از رحمت خداست و دوری از رحمت خدا شامل حال کسانی است که خود قرآن آن افراد را با خصوصیاتشان ذکر کرده است و یا ائمه فرموده اند. *دو مورد دیگر در رابطه با نقد این مطلب هست که اگر مخاطب ایمیلشون را در اختیارمون قرار دهد خدمتشون عرض خواهیم کرد. ***از این مخاطب گرامی که اعضای محترم وبلاگ را در پاسخ به سوالشون انتخاب کردند صمیمانه متشکرم.
کلیدواژه ها:
پرسش و پاسخ(1)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ دوشنبه 92/9/18 ساعت 1:51 عصر
سلام و ادب(و به قول مدیرمون سلام و تربیت). نکته ای عرفانی از جوانی دیدم بسیار برایم آموزنده بود و جالب. درسی مهم به من در زندگیم داد.نه ادعای مذهب دارد و نه.... فقط وجودی با صفا و مومن به درگاه خدا و اخلاقی خوش و با صفادارد. اول بشنویم از عرفا:یکی از هدیه های انسان برای آخرت خود که از این جهان به ارث می برد کظم غیظ می باشد.آیات قرآن نیز تأکید بسیاری بر کنترل عصبانیت دارد.کظم غیظ یعنی عصبانی نشدن، خشم نکردن برای سالک الی الله یک امر ضروری است. مسأله غضب برای سالک خطرناک است.یکی از عارفان به مقاماتی رسیده است به دلیل صبر در مقابل ناملایمات بوده است.سعی کنیم همدیگر را عصبانی نکنیم.(کتاب پندهای آسمانی صفحه 76) دوم بشنویم از درس امروز: خودم که درس قرآن و معارف میگم بر اعصابم تسلط کامل ندارم. گاهی زود عصبانی میشم و ز این امر عرفانی و الهی بسیار عقب هستم. امروز کلاس زبان بودم. بچه های کلاس زبانمون خیلی باصفا و صمیمی هستند و در رأس اونها آقا سعید گل. بسیار باصفا و خوشرو و با محبت. پی نوشت: قصد جسارت نداشتم. این پست را برای خودم و تشکر از آقا سعید نوشتم. چون من تا به حال عصبانیت مدیر وبلاگ و ابوالفضل و ....(یعنی بقیه شیخا) را ندیدم. اگر هم بوده همش از روی شوخی بوده. خدایا دوستان من را برایم حفظ کن.
کلیدواژه ها:
برگزیده(33)|
:: به تاریخ یکشنبه 91/11/29 ساعت 9:52 عصر
سلام دوستان. چند روز پیش داشتم از دانشگاه میرفتم خونه سوار مینی بوس شدم.کنارم یک جوون خوش تیپ ژیگول میگول نشسته بود. از اون تیپ هاااااا. شلواری و عینکی و مدل مویی و خلاصه یک جوان به ظاهر اروپا نشین.از توکیفم یک کتابی در آوردم مطالعه کنم(پندهای پدران به فرزندان از استاد محمد راجی قمی. این کتاب معرکست از حضرت آدم ع تا تمامی پادشاهان و حکما و شعرا را آورده و نصایح اون ها به فرزنداشون را نوشته ، کتاب تو بازار فک نکنم باشه اما تو کتابخونه ها هست)خلاصه یه پنج دقیقه ای خوندم بعد اون آقا بهم گفت ببخشید یه سوال ازتون داشتم.بفرمایید:اسم این کتاب چیه؟اسم کتاب گفتم. گفت: تو این پنج دقیقه صفحاتی را که میخوندید خوندم خیلی خوشم اومد. خیلی روون نوشته. از امام علی هم یه چیزایی داره؟. گفتم بله از اماما هم داره. دیدم نه بابا طرف از اون آدمای درست حسابیه.گفت میشه خواهش کنم برام سراغ بگیرید میخوام این کتاب را تهیه کنم؟آخه من عقیدم اینه آدم باید از اماماش و حرفاشون اطلاعات داشته باشه. همینا به دردش میخوره. ما باید تو جمع که میشینیم یه حرفی از امامامون برا گفتن داشته باشیم. من کف کردنم شروع شد. فقط گوش می دادم.بعد گفتم ببرید خونه مطالعه کنید بعد ازتون میگیرم. گفت نه اگر آدم عاشقه چیزی باشه باید اون چیز از خودش باشه نه از مردم. من صدهزار تومن فقط سی دی روضه برای ایام محرم برا خودم خریدم. دیگر نصایح دل نشین این جوون با صفا:ما هر چی تو زندگیمون داریم از این ائمه عزیز داریم.میگفت برای این جوون هایی که میگن این اماما برای عرب ها بودن متأسفم اینا دم از زرتشتی بودن میزنن اما فکرشون خام و نپختست.اشتباه میکنن. میگفت من تا حالا دو بار کربلا رفتم. هیچ جای دنیا را مثل کربلا ندیدم. خلاصه چنددقیقه ای برام حرف زد کلی حال کردم.باور کنید گفتم سجاد خاک تو سرت کنن این همه اسم قرآن و الهیات را یدک میکشی اگر یکم شعور و معرفت اندازه این جوون داشتی الان همه چیزت حل بود.بنده خدا خودشم میگفت هر کس تیپم را میبینه فکر میکنه من ضد دینم اما..... با خود گفتم : ان الله علیم بذات الصدور.
کلیدواژه ها:
برگزیده(33)|
:: به تاریخ پنج شنبه 91/11/26 ساعت 9:47 عصر
بالاخره فصل امتحاناست و حال و هوای خودش. گفتم بد نیست به این مناسبت تصاویری رو منتشر کنم از حالات مختلف دوستان در ایام امتحانات، خصوصاً و در ایام غیر امتحانات، عموماً! باشد که چراغ راهی باشد برای شماهای «فرضی» که خیلی در ایام امتحانات دل به درس نمی دهید. قابل ذکر این که، در این بین شاید از برخی دوستان عکسی در دسترس نبوده و یا قابل انتشار نبوده باشد، پس پیشاپیش مراتب عذرخواهی این حقیر را پذیرا باشند. ادامه مطلب... :: به تاریخ شنبه 91/10/23 ساعت 10:10 عصر
برداشت اول: برداشت دوم: اتاق شیخا اوایل بیشتر یه اتاق معمولی بود و مثل همه ی اتاقا چند نفر اونجا ساکن و مشغول درس و مشق بودند؛ اما از یه زمانی، اتاق شیخا فقط یه اتاق معمولی نبود، از اون جایی که خیلی از شخصیت های فعال دانشکده توی این اتاق حضور داشتند، از یه جاهایی شیخا یه اتاق فرهنگی مذهبی و حتی یه زمانی یه جای سیاسی شده بود. برای نمونه مسئول بسیج، مسئول امور رایانه ی بسیج، جانشین فرمانده ی بسیج، مسئول ستاد اقامه ی نماز، سردبیر فصل نامه (ماه نامه) پناه، و .... و افراد دیگری که به جهت اطاله ی کلام از ذکر پست اونا خودداری می کنم، در شیخا زندگی می کردن. خیلی از برنامه ها از شیخا استارت می خورد و در شیخا تحلیل و بررسی و سپس برای عملیاتی شدن به حوزه ی افراد ارجاع داده و عملیاتی می شد. و حتما پس از پایان مورد نقد قرار میگرفت. اگه دوستان اجازه بدن چند نمونه از فعالیت های شیخا که برخی از اون ها زیرزمینی انجام می شد و برخی نیاز به کار سازمانی نداشت رو نام ببرم: مثلا خیلی از برنامه های فرهنگی بسیج، خیلی از برنامه های تفریحی و اردویی، خیلی از فعالیت های مذهبی و برخی از فعالیت های شاید...... برداشت سوم: برخی چشم دیدن شیخا رو نداشتن، البته گفتن این مطالب فقط از باب بازیابی خاطرات و عبرت گیری از ایام است و قصد دامن زدن به اختلافات درکار نیست، ولی الحق و الانصاف برخی چوب لای چرخ شیخا میذاشتن که جای خودش یه پاسخ مناسب هم دریافت میکردن. دلم برای همه ی شیخا تنگ شده، اون دوستای بامعرفتی که کوچکترین ناراحتی رو برای هیچکی تحمل نداشتن، بیشترین محبت رو در حقم داشتن، اهل دل و اهل اشک بودن، مرام و معرفت داشتن، اخلاص داشتن و هم دیگر رو دوست داشتن و در یک کلام شیخ بودن.
کلیدواژه ها:
درباره ی شیخا(4)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ شنبه 91/10/9 ساعت 9:29 صبح
در قرآن کریم بارها شیطان دشمن انسان و بلکه بزرگترین دششمن انسان شمرده شده است: لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِین.(بقره/168) در روایات وارد شده که ابن ملجم ملعون در ابتدا بسیار محب حضرت علی علیه السلام بود. او قاری و حافظ قرآن بود و معروف به نماز شب های طولانی.......اما چه شد؟ گویند در هنگام برگشت از یکی از جنگها به علی علیه السلام گفت اجازه دهید خبر پیروزی را من به مردم برسانم و امام قبول ننمود و فرمود برای تو مصلحت نیست، اما او اصرار کرد تا اینکه بدون اجازه امام به مردم خبر داد و در این حین مغرور شد...... راه نفوذ شیطان باز شد تااااااااااااااااا رسید به جایی که در مقابل امام استاد و ایشان را به شهادت رساند. عرض بنده اینجاست که اگر چشم بر گناهان کوچک بسته شود همین ها راه نفوذی برای دشمن بزرگمان شده و بتدریج ما را وسوسه به انجام خطاهای بزر و بزرگتر می نماید...... بنابراین از شیطان و از راههای نفوذ کوچکش و خطاهای کوچک نباید غافل شد و باید از اینها با توسل به ائمه، به خدا پناه برد. دقت نمایید ابن ملجم با اینکه تا اخر عمرش نماز شب هم می خواند ولی چون در مقابل امام ایستاد عاقبتش بد شد.... وما که این همه گناه می کنیم چرا هنوز عنایات حق تعالی هست........ جوابش بسیار آسان است، چون هر روز یا چند روز یک بار یا لااقل هفته ای یک بار به در خانه معصومین می رویم و از آنها کمک می خواهیم، چون از ولایت و امام هنوز دور نشده ایم و انشاالله نمی شویم، چون با وجود دل سیاهمان هنوز نعمت بزرگ (واقعا بزرگ) محبت ائمه را داریم، ........بیایید بار دیگر از شر وسوسه های شیاطین و از شر نفس سرکش به آغوش امام زمان پناه برده و بگوییم اقا غلط کردیم.... از این به بعد محبت شما را بروز خواهیم داد با اعمال(نیک) و ترک گناه، اگر لغزیدیم دستمان را بگیر که جز شما دستگیری نمی شناسیم... و در آخر بگوییم آقا بیا.... اللهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه
کلیدواژه ها:
خطای کوچک(1)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ شنبه 91/8/20 ساعت 9:59 صبح
چند روز پیش داشتم بعد از مدتی وسایلم رو نظم و ترتیبی می دادم که ناگهان بین کاغذهای انبوه، متوجه یه نسخه ای خطی شدم مربوط به حوالی سال های 86 یا 87، و بعید می دانم هیچ گونه کپی از روی آن -مگر یکی نزد نویسنده- موجود بوده باشد. این نسخه به دست خود نویسنده ی محترم که از دوستان عزیز و خوش ذوق بنده و نیز شماری از شما بینندگان می باشد، جهت چاپ در نشریه ی پناه نوشته شده و به بنده تحویل داده شد، که البته خاطرم نیست به چه دلیل موفق به چاپ آن نشدیم (یا نشدند!)، و این نسخه ی خطی کماکان نزد بنده ماند تا امروز (پاورقی ها از بندست): روزی در 10 و اندی سال قبل از کشف جیوه از مفابل دارالعماره می گذشتم که دوست هم دانشکده ای ام یعنی آقای «ابن دیرین» را دیدم که از من زودتر فارغ التحصیل شده بود. اوضاع و احوال وی را جویا شدم، فهمیدم که وی تعبیر خواب مردم می کند. به وی گفتم که دوستان هم دوره ای من خواب هایی بس شگفت می بینند که تعبیرش فقط به دست توست. گفتم کتابی بنویس مثل خیلی از نویسندگان که شب می خوابند و صبح کتاب می نویسند. گفتم تو دانشگاهی هستی و بهتر می دانی که مسئولین چه خوابی برای دانشجویان دیده اند. القصه از من اصرار بود و از وی انکار تا این که گوشه ی سبز هزار تومانی را از گوشه ی جیبِ تار عنکبوت گرفته نشان وی دادم... چشمانش برقی زد و پَرِ مرغِ بیک (Bic) را بر قلمدان گذاشت و بر سینه ی سفید کاغذ چنین راند: مهدی خدادوست __________
کلیدواژه ها:
خاطره(55)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ شنبه 91/6/11 ساعت 10:20 صبح
بارالها! سپاس بی کران ما نثار ساحت مقدس تو باد که لطف و عنایت و محبت و انس تو بر بندگان شیفته پایانی ندارد. خدای من!همه عشق ها و شیفتگی های آفریده هایت به قطره ای از محبت ها و انس تو به بندگان صالحت نمی رسد. تو بر حال آنان آگاهی و علاقه پنهانی آنان را از خود آنان بهتر می دانی. آنان جز تو که را دارند و جز تو به که پناه برند؟اگر همه مصیبت ها و گرفتاری ها بر سر آنان بریزد جز تو پناهی ندارند و هر پناهگاهی باشد به فیض و رحمت تو پناه ده است. خدایا!تو خود صلاح حال ما را بهتر می دانی، اگر زبان گویایی نداریم یا مصلحت خویش را بهتر نمی دانیم، تو بهتر می دانی. دل های ما را به محبت خود شیفته تر و به صلاح دنیا و آخرت هدایت فرما. خدای من:پناهم بده.
کلیدواژه ها:
برگزیده(33)|
:: به تاریخ جمعه 91/5/27 ساعت 1:14 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |