سلام. انشالله طاعات و عزاداریای شما دوستان قبول باشه. یک بنده خدایی جاتون خالی دعوتمون کرد منزلش مراسم روضه. سعی میکنم هرسال برم چون خوب شام میده. دروغ این روضه: اولا کاخ و دربار یزید بسیار مجلل بوده و از خرابه های شام بسیار فاصله داشته. غیر منطقی است یزید بیاید دربار به این شیکی را در کنار خرابه بسازد. و باز هم غیر منطقی است ک صدای گریه یه کودک تا کیلومتر ها (فاصله خرابه های شام تا دربار یزید)برود.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 93/9/7 ساعت 7:0 عصر
سلام بر همه دوستان و رفقای عزیز. از لطف همتون به خصوص مدیر عزیز ممنونم. این مسابقات خوبیش برا من همنشینی با حسن آقای نجف زاده بود که دو سه روزی با هم بودیم و از وجود ایشون استفاده کردیم. لازم به ذکر که احمد آقای محمدیان هم نیروزمینی ارتش رشته ترتیل شرکت کردند که انشالله مسابقات سراسری نیروهای مسلح سال آینده هر دو با هم شرکت میکنیم.ما که هیچ اما خدا را شکر همه رفقا یک به یک نه تنها از افتخارات دانشکده بلکه افتخار کشور هستند و خدا را شکر همگی تو زندگیشون موفق بودند و صاحب کمالات عالی هستند.چون فقط بحث حفظ قرآن مطرح بوده در مسابقات این مطلب را تاکید میکنم که افتخارات اصلی رفقا در زمینه حفظ قرآن (البته صاحب افتخارت بسیار و کمالات زیادی هستند)حاج ابوالفضل کاظمی و و رفیق الوالعزم دکترجواد نصیری میباشند که چندی پیش هم جواد مصاحبه ای خبری در رابطه با حفظ قرآن داشت.اینجا.(البته قبلا هم اشاره کرده بودم. اراده شیخ) از لطف همه شما بزرگواران و همه دوستان عزیز ممنونم و التماس دعا دارم.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ چهارشنبه 93/9/5 ساعت 6:25 عصر
سلام بر رفقای عزیزم. دلم برا همتون تنگ شده.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ چهارشنبه 93/8/21 ساعت 5:55 عصر
در لباس خادمان مهربانت، آفتاب
کلیدواژه ها:
خاطره(55)|
صادق بادوست(1)|
:: به تاریخ پنج شنبه 93/7/10 ساعت 5:36 عصر
با سلام و تحیات خالصانه حضور محترم همه رفقا و دوستان گرامی. خداوند متعال را شاکریم که موفقیت رفقا پایدار و همیشگی و در همه عرصه های زندگی به لطف خداوند و عنایات خاصه اهل بیت(علیهم السلام) قابل ملاحظه و باعث خوشحالی همه دوستان است.موفقیت برادر عزیزمون رفیق شفیق، حسن آقای ناظمی در پذیرفته شدن مقطع کارشناسی ارشد رشته فقه اسلامی در دانشگاه یزد را صمیمانه خدمت ایشون و خانواده محترمشون و همه رفقای عزیز تبریک عرض میکنیم.به افتخار حسن آقاانشالله پیامک تبریک بعدی در مورد حسن پیام تبریک ازدواجش باشه بلند صلوات بفرست.(این عکس از حسن هم جزء عکسهای غنیمتیه. ببین خداوکیلی چقد رشته فقه بهش میاد.)
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ پنج شنبه 93/6/20 ساعت 9:40 عصر
سلام علیکم جمیعا و رحمه الله وبرکاته.سلام بر همه دوستان عزیز خصوصا رفقا و نمکستانی ها.بابت این چند وقت که نشد در حضور دوستان باشیم از مدیر عزیز عذرخواهی می کنم.حدود یک ماه پیش که مشهد بودم جای همتون خالی بود. توفیق دیدار رفقای عزیز حاج ابوالفضل و محمدآقای لسانی و آقای افتخاری و هاشمی را تو حرم داشتم. توفیق دیدار استاد موسوی شوشتری، برادر فرخنده نژاد و حاج آقا طیبی عزیز هم نصیبمون شد. جای همتون خالی بود.باید بعدش میرفتیم خدمت که این خدمت رفتن ما هم فیلمی بود برا خودش. تا دو روز قبل از اعزام بنابراین بود بریم تهران نیروزمینی ارتش. همه کارا را کرده بودیم و با بچه هایی که تهران افتاده بودن هماهنگ کردیم و... یه دفعه خبردادن وضعیت شما تغییر کرده و گفتن باید بری نیشابور نیروی زمینی سپاه. خلاصه این دوهفته را نیشابور پادگان سپاه بودیم. انصافا هرچندفشرده و سخت بود اما باحال بود.(عکس ها و خاطرات خدمت باشه برای بعد.) دیشبم بچه های اصفهان را برای برگشت به اصفهان یک سری حرم بردن. جای همتون خالی بود. دیشب تو حرم حاج آقا محمود مقدس شرق را دیدم. به همتون حسابی سلام رسوند.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 93/6/14 ساعت 6:39 عصر
سلام بر همه (شیخ که دیگه نمیشه گفت) رفقای عزیز و برادران گرامیم.حال شما چه طوره؟چند روزی بود که به خاطر جا به جایی منزل .و اسباب کشی نتونستیم برسیم خدمتتون. البته حال و هوای وبلاگ را از مدیر جویا میشدیم. انشالله هرجا هستید شاد و سلامت باشید.بابت زحمات وبلاگ هم از محمدرضا صمیمانه تشکر میکنم.انشالله فردا با دوست عزیزم آقا پیمان میریم مشهد. حلال کنید.جدا بعد از دوران دانشجویی مشهد رفتن لذت داره. همه جای مشهد برای ما خاطرست.انشالله محمد و حاج ابوالفضل و حاج صادق سعادت و توفیق شامل حالشون بشه و بتونن من مشهد ببینن.جدا مشتاق دیدار تک تک بچه ها هستم و دلم براشون تنگ شده. انشالله که بتونم بچه ها را هم ببینم.از همتون التماس دعادارم. حلال کنید.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ چهارشنبه 93/5/15 ساعت 9:46 صبح
سلام بر شیخای عزیزم. از همتون التماس دعا دارم.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ یکشنبه 93/4/29 ساعت 9:54 عصر
سلام جاتون خالی دیرور رفتم یک جای بسیار زیبا و آرام و باطراوت. رو زمین دراز کشیده بودم و چشمم به درختان میوه بسیار زیبا بود و تو فکر فرو رفته بودم که کم کم داشت خوابم میبرد و چشمام گرم شده بود یه دفعه زنگ موبایل به صدا در اومد. مثل شیخ صادق اکبری که زنگ میزنه کلی ما را پایه میکنه فک کردم صادق اما علی محمد عزیز بود.خلاصه کلی خوش و بش و حرف و نقل و بحث شیرین و تلخ ازدواج و خلاصه خیلی با هم حرف زدیم. علی محمد خیلی خیلی به شیخا سلام رسوند. خیلی هم تاکید کرد سلامش را به همتون ابلاغ کنم.من که خداوکیلی کلی خوشحال شدم صداش شنیدم یک خبر بسیار خوشحال کننده هم علی محمد در مورد خودش داد که من شگفت زده شدم و بسیار خوشحال. انشالله به موقش این خبر را تو وبلاگ خواهم زد. علی محمد ازم خواست در مورد وضعیت بچه ها بگم در چه حالین و چه کار میکنن. پشت گوشی نگفتم. پیشنهاد دادم تو وبلاگ بخونن.مدیر عزیز اگر در مورد هویت بچه ها نقصی هست اشاره گنند. ادامه مطلب...
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ سه شنبه 93/4/10 ساعت 10:45 صبح
سلام بر همه دوستان عزیزم.امیدوارم که همیشه شاد و خرم و سلامت باشید.نماز روزه هاتون قبول باشه.خیلی دلم براتون تنگ شده. ببخشید یه مدتی حضور نداشتم. این چند روزه خیلی گرفتار بودم و سرم شلوغ بود. البته ما از طریق پیامک با دوستان خصوصا مدیر اعلام حیات میکردیم.حرف که خیلی دارم بزنم درددل هم که زیاد هست اما اینا باشه حضوری. دوستانی که در تصویر میبینید به ترتیب برادر پیمان عزیز، شیخ سجاد عزیز، دکتر مطیع ، دکترحاجی اسماعیلی ، دکتر لطفی و دکتر رضایی بزرگوار و آقا مسعود عزیز. تصویر دوم را هم برای این گذاشتم که با تصویر برگزیده وبلاگ مقایسه کنید و ببینید با دو سال پیش چه تفاوت چشمگیری دارم.؟؟
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ سه شنبه 93/4/10 ساعت 10:19 صبح
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |