سه تا که معرف حضور هستن..... چهارمی هم شیخی به نام علی بن موسی الرضاست1 که به جهت تواضعش کتوم مانده البته بعدها با تفسیر جبل النور خود معروف خواهند شد...انشاالله
1- علی بن موسی الرضا یعنی علی پسر موسی الرضا...جهت اطلاع دوستان اسم بابای علی اقا به جهت اراد ت به امام رضا، موسی الرضا می باشد.
کلیدواژه ها:
قم(1)|
:: به تاریخ سه شنبه 91/7/18 ساعت 9:55 صبح
- یکشنبه 12 شهریور 1391: - شنبه 25 شهریور 1391: - جمعه 14 مهر 1391: پ. ن 1: کلاً شوخی بود. هیچ برداشتی رو جدی نگیرید.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 91/7/14 ساعت 11:11 عصر
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ پنج شنبه 91/7/13 ساعت 11:11 صبح
بهترین نوع صله رحم، زیارت از نزدیک و رفتن به منزل آشنایان است که اگر راه دور باشد اتراق یک هفته ای می طلبد....... صله رحم تا بعد از مرگ نیز ادامه دارد و آن رفتن به قبرستان و زیارت اموات است....... حال اگر راه دور باشد و توان رفتن نباشد به چند طریق این مهم انجام می شود: اگر دلتان هوای دوستتان را کرده ومدتهاست او را ندیده ای موبایل خود را برداشته و با زدن یک تک ساده صله رحم می کنی.... اگر خیلی دلتان تنگ شده دوتا و حداکثر سه تا تک می زنید.... اگر بازهم رفع نشد واحساس می کنید که صله رحمتان کامل نشده، یک پیامک و یا دو پیامک می فرستی..... اگر بسیییییار هوای دوستتان را کرده اید و با تک و پیامک حل نشد، می توانید زنگ بزنید ولی سعی کنید مختصر و مفید باشد.... اگر تلفن پاسخگو نبود می توانید با هم چت کنید آن هم چت تصویری.......... و اما اگر این روش هم به نظرتان صله رحمتان را کامل نکرد و هنوز راضی نشده اید در نهایت آخرین راه این است که در خلوتی بنشینید و فرض کنید دوستتان انجاست پس تا یک ساعت یا دو ساعت اصلا تا شب با او صحبت کنید. بدون هزینه. آسان. صله رحم کامل...... دوستان عزیز خودم دلم برا همتون تنگ شده، دوران دانشجویی(کارشناسی) واقعا دوران خوبی بود. گهگاهی عکسهایمان را مرور می کنم و با اخرین روش صله رحم می کنم...... این متن با رعایت نکات اقتصادی تنظیم گردیده است. در ضمن لازم به ذکر است که جواب صله رحم ( تک و اس ام اس وو....) از ضروریات است.....
کلیدواژه ها:
صله رحم دانشجویی(1)|
:: به تاریخ چهارشنبه 91/7/12 ساعت 5:25 صبح
کانَ لی فیما مَضَى أَخٌ فی اللَّهِ، وَ کانَ یُعْظِمُهُ فی عَیْنی صِغَرُ الدُّنْیا فی عَیْنِهِ، وَ کانَ خارِجاً مِنْ سُلْطانِ بَطْنِهِ، فَلا یَشْتَهی ما لا یَجِدُ وَ لا یُکْثِرُ إِذا وَجَدَ، وَ کانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صامِتاً، فَإنْ قالَ بَذَّ الْقائِلینَ وَ نَقَعَ غَلیلَ السّائِلینَ، وَ کانَ ضَعیفاً مُسْتَضْعَفاً، فَإِنْ جاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثُ غابٍ وَ صِلُّ وادٍ، لا یُدْلی بِحُجَّةٍ حَتَّى یَأْتیَ قاضیاً، وَ کانَ لا یَلومُ أَحَداً عَلَى ما یَجِدُ الْعُذْرَ فی مِثْلِهِ حَتَّى یَسْمَعَ اعْتِذارَهُ، وَ کانَ لا یَشْکو وَجَعاً إِلّا عِنْدَ بُرْئِهِ، وَ کانَ یَقولُ ما یَفْعَلُ وَ لا یَقولُ ما لا یَفْعَلُ، وَ کانَ إِذا غُلِبَ عَلَى الْکَلامِ لَمْ یُغْلَبْ عَلَى السُّکوتِ، وَ کانَ عَلَى ما یَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ یَتَکَلَّمَ، وَ کانَ إِذا بَدَهَهُ أَمْرانِ یَنْظُرُ أَیُّهُما أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَیُخالِفُهُ. در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم می نمود. خردى دنیا در دیدهاش وى را در چشم من بزرگ می داشت، و شکم بر او سلطهاى نداشت، پس آنچه نمی یافت آرزو نمی کرد و آنچه را می یافت فراوان به کار نمی برد. بیشتر روزهایش را خاموش می ماند، و اگر سخن می گفت گویندگان را از سخن می ماند و تشنگى پرسندگان را فرو می نشاند. افتاده بود و در دیدهها ناتوان، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان. تا نزد قاضى نمی رفت حجّت نمی آورد و کسى را که عذرى داشت سرزنش نمی نمود، تا عذرش را می شنود. از درد شکوه نمی نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود. آنچه را می کرد می گفت و بدانچه نمی کرد دهان نمی گشود. اگر با او جدال می کردند خاموشى می گزید و اگر در گفتار بر او پیروز می شدند، در خاموشى مغلوب نمی گردید. بر آنچه می شنود حریصتر بود تا آنچه گوید، و گاهى که او را دو کار پیش می آمد می نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید. [نهج البلاغه، حکمت 289، ترجمه استاد شهیدی] پ. ن: در شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید جلد 19 صفحه 183 در مورد شخص مورد اشاره ی حضرت آمده:
کلیدواژه ها:
حدیث(11)|
نهج البلاغه(3)|
:: به تاریخ سه شنبه 91/7/11 ساعت 10:5 عصر
یه روز یه عده جوون داشتن آشکارا اصرار بر گناهی می کردن(از همینا که تو جامعه زیاده) با خودم گفتم امام زمان از دست شیعه ها چی می کشه.......... چند روز بعد به اون اتفاق فکر می کردم گفتم من که ظاهرا مذهبی ام امام زمان از من چه انتظاری داره.....?? یه کم که بیشتر فکر کردم دیدم وضع من که بدتره!!!!!!!.... انتظار امام زمان بماند......... یاد اون حرف معروف افتادم: « ای امام غریبم از بی یاری تو من شدم یارت»
دعا کنید آدم بشیم تا بذارن سرباز بشیم و دعا کنید این جمعه بیاید. چرا که همه چی بستگی به مردم دارد باید بیدار شد باید ادم شد......
کلیدواژه ها:
امام زمان (عج)(2)|
:: به تاریخ دوشنبه 91/7/10 ساعت 8:29 صبح
شیخا براتون یه خبر خوب دارم:
جواد که تازه دانشکده ما قبول شده، خوب که فکر میکنم می بینم بزرگ شده، باور کنید جواد قبلی نیست(البته از یه لحاظی) ارادت ویژه داریم به برادر خسروی
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ یکشنبه 91/7/9 ساعت 8:34 صبح
عجب گناهى است که تخم آن کفر است خداوند متعال به داود علیه السّلام وحى نمود که: «مژده ده گناهکاران را. و بترسان صدیقان را.» عرض کرد که چگونه عاصیان را مژده دهم و مطیعان را بترسانم؟ فرمود : «عاصیان را مژده ده که: من توبه را قبول مىکنم. و گناه را عفو مىکنم و صدیقان را بترسان که به اعمال خود عجب نکنند که هیچ بندهاى نیست که من با او محاسبه کنم مگر اینکه هلاک مىشود.» نتیجه عجب هم تکبر است...... ما که نماز خون و به هر حال پسرای خوبی....... ... هستیم باید مواظب این رذیله اخلاقی باشیم
کلیدواژه ها:
عجب(1)|
:: به تاریخ یکشنبه 91/7/9 ساعت 8:28 صبح
پسر عزیزم دختر عزیزم روزی که تو مرا در دوران پیری می بینی *اگر من در هنگام خوردن غذا خود را کثیف می کنم، اگر نمی توانم خودم لباس هایم را بپوشم،صبور باش. *اگر در هنگام صحبت با تو مطلبی را هزار بار تکرار می کنم، حرفم را قطع نکن و به من گوش بده. *هنگامی که مایل به حمام رفتن نیستم ، مرا خجالت نده و به من غر نزن *هنگامی که ضعف مرا در استفاده از تکنولوژی جدید می بینی، به من فرصت فراگیری آن را بده و با لبخند تمسخر آمیز به من نگاه نکن. *هنگامی که در زمان صحبت موضوع بحث را از یاد می برم ، به من فرصت کافی بده که به یاد بیاورم که در چه مورد بحث می کردیم و اگر نتوانستم به یادبیاورم، از من عصبانی نشو. *اگر مایل به غذا خوردن نبودم ، مرا مجبور نکن . به خوبی می دانم که چه وقت باید غذا بخورم و اگر به تو روزی گفتم که نمی خواهم بیش از این زنده باشم و دوست دارم بمیرم ....عصبانی نشو. روزی خواهی فهمید که من چه می گویم! **تو نباید از اینکه مرا در کنار خود می بینی احساس غم، خشم و ناراحتی کنی. تو باید در کنار من باشی و مرا درک کنی و مرا یاری دهی، همانگونه که من تو را یاری کردم که زندگی ات را آغاز کنی مرا یاری کن در راه رفتن. مرا با عشق و صبوری یاری ده که راه زندگی ام را به پایان ببرم. من نیز پاداش تو را با لبخندی و عشقی که همواره داشته ام خواهم داد. دوستت دارم پسرم.... دوستت دارم دخترم(پدر و مادر تو) * این است تفسیر آیه شریفه و بالوالدین احسانا.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ شنبه 91/7/8 ساعت 8:51 عصر
امام رضا علیه السلام : مرقدت ضرب المثل هـــــــــای مرا تغییر داد ولادت آقامون رو به همه تبریک میگم. ان شاء الله به زودی قسمت بشه هممون دوباره مشرف بشیم حرم باصفای آقا... با زیارت جامعه کبیره... السلام علیکم یا اولیاء الرحمة...
کلیدواژه ها:
حدیث(11)|
امام رضا علیه السلام(5)|
:: به تاریخ پنج شنبه 91/7/6 ساعت 8:25 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |