روز دختر بر همه ی شیخا مبارک باشه. دخترا روزتون مبارک در تکمیل مطلب داداش حاج شیخ حسینمون که در مورد تقلب زده بودن باید بگم که من که تقلب نمی کردم با شیخ ممدرضا مشورت میکردم گاهی وقتا برای اینکه مطمئن شم درست پاسخارو وارد میکنه یه نیم نگاهی به پاسخنامش می کردم تا اشتباه نزنه وگرنه من با این همه کمالات و... تقلب نمی کنم!!!!!!! به همین سادگی نام بسیجو نیارین وسط به اون منتقدینم باید بگم که راست میگین واقعا بسیج جای آدمای خاص و یه رویه من بسیجی نما بودم. دست تموم منتقدین درد نکنه فدای داداش حاج حسین و داداش ممدرضا و تموم شیخا بشم
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ چهارشنبه 91/6/29 ساعت 9:0 صبح
به نام خداوند امام رئوف علیه السلام هم اکنون شاهد قالب جدید وبلاگ ما هستید. جا داره درباره ی عناصر قابل مشاهده در header یا بنر یا سرصفحه یا هرچیزی که شما اسمشو میذارید یه کم توضیح بدم، از سمت راست شروع میکنم: عنوان وبلاگ رو که وسط قسمت پاره شده یا شایدم منفجر شده ی کاغذ مشاهده مینمایید. پس زمینشم مربوطه به دیوارِ سلفِ کتابخونه یِ مرکزیِ آستانِ قدسِ رضوی؛ پاتوق بچه های اهل کتابِ (همون اهل مطالعه!) دانشکده. دورِ قضیه هم از بالا به صورت پادساعت گرد بدین قراره: اما تصویر اصلی، که مربوطه به همون «اتصال صفوف»، که مستحضرید کار پر زحمت و البته مهمّیه! اونایی که نمیدونن تشریف ببرن این مطلب رو بخونن که بدونن. و جمله ی طلایی آشنا (با یه تغییر کوچیک) که البته نیاز داره مقداری - نه چندان اندک - بیندیشند تا به مفهومش پی ببرند: {«شِیخ» - در این جا - متناظر است با «بچه مثبت»... و امان از «بچه مثبت»ـهای تاریخ... به خصوص بعضیا.} که «بعضیا» هم همونه که قبلاً بود! تشکر از RoozGozar.com هم به خاطر اینه که اصل قالب مال اونجاس. اینم از ماجرای قالب. سومی رو بلندتر ختم کن... اللهم صل علی محمّد و آل محمّد
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ سه شنبه 91/6/28 ساعت 12:47 عصر
قابل توجه دوستان و دشمنان! (ما که دشمن نداریم، همه چیَم آرومه!) به زودی قالب جدید وبلاگمون رونمایی می شود. سلامتیمون صلوات بلند میدونم خیلی خیلی سخته ولی لطفاً منتظر بمانید... دومی رو بلندتر ختم کن
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ یکشنبه 91/6/26 ساعت 11:2 صبح
:: به تاریخ یکشنبه 91/6/26 ساعت 10:52 صبح
بعضیا از خواب که بیدار میشن مثل خودم تا یه مدت حال و حوصله ی حرف زدن ندارن. یکی تا یه مدت خمیازه میکشه، یکی اعصابش خرده، یکی نمیشه باهاش حرف بزنی و... منم که نگو!!! (البته قدیما!) ولی مشهد خوابگاه که بودیم، این سجاد همیشه از خواب که بیدار میشد تا آخر شب که میخوابید همش باعث نشاط بود! این خنده های سر صبحونش که واقعاً آدمو سر حال میاورد. دوستان حتماً یادشون هست. یکی از چیزایی که سعی کردم از سجاد یاد بگیرم همین بود. پیامبر مهربانی صلی الله علیه و آله می فرمایند: إِنَّ أَحَبَّ الأَعمالِ إِلى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدخالُ السُّرورِ عَلَى المُؤمِنینَ. (کافی، ج2، ص189، باب ادخال السرور علی المؤمنین) گفت پیغمبر(ص) که ادخال سرور (مرحوم محمد رضا آقاسی) پ. ن 1: گفتم تا سجاد نیست یه کم ازش تعریف کنم!
کلیدواژه ها:
حدیث(11)|
:: به تاریخ شنبه 91/6/25 ساعت 3:18 عصر
این عکس مربوط به یکی از مسابقات کتابخوانی بسیج دانشجوییه!
جان ما داشته باش!!!!
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ شنبه 91/6/25 ساعت 12:1 صبح
وَ لا یَحسَبَنَّ الَّذینَ کَفَروا اَنَّما نُملی لَهُم خَیرٌ لِاَنفُسِهِم، کافران تصور نکنند اگر به آنان مهلت میدهیم، به سودشان است!
کلیدواژه ها:
رحمة للعالمین(5)|
:: به تاریخ پنج شنبه 91/6/23 ساعت 6:8 عصر
استاد داور گفت خیلی خوشم اومد در همه ی مطالب ذکر منبع کردین گفتم اختیار دارین استاد ما نفس هم بکشیم ذکر منبع میکنیم. گفت خیلی از مواردی که نوشتین پاورقی داره. پس خودتون چی؟ نظر خودتون چی میشه؟ گفتم ما عددی نیستیم که از خودمون نظری بدیم.! گفت به نظرم این مداد استادای دیگه اس که شما استفاده کردین. گفتم مداد نیست و خودکاره اونم از اتاق کارمندا کش رفتم. سریع باور کرد نمره ی کش رفتن رو بهم داد. چون به من اطمینان داشت. در حقیقت هم همین بود همش کپی پیست بود. هیچ نظری هم از خودم نداده بودم حتی یک کلمه هم از خودم نبود. حتی به قول یکی از اراذل خوش به حالت روبروت شلوغ معلوم نیس کی به کیه. من خیلی خوشحال شدم که که از خودم نظری ندادم. اگه قرار باشه هر َکسی نظری بده و بشه تیتر یک حرف مردم که سنگ رو سنگ بند نمیشه. باید امانت رو رعایت کرد .باید به مقام استاد احترام گذاشت. استاد مطمئن بود که مطالب مال خودم نیس. با این کاری که صورت گرفت خیلی به آینده ی جوونا امیدوار شدم . اینکه میتونن تو هر زمینه ایی کپی پیست کنن. به هر حال دفاعیه ی خوبی بود اصلا نفهمیدم چی شد. به خودم اومدم یه حس عجیبی داشتم . احساس میکردم تمام واژه هایی که کپی کرده بودم دور سرم دارن پرواز میکنن. یه لحظه عذاب وجدان گرفتم سریع خودمو جم و جور کردم و بادی به گلو انداختم و سینه رو دادم به جلو گفتم همینم براشون زیادی بود. با این وضعی که درست کردن بیشتر از این سزوار نیست. ولی آخرش نمیدونم چرا نیم نمره ندادن. حتما اینجوری حال میکردن. نگران نباشید شدم نوزده و نیم. حالا بچه ها بهم میگن علامه!! پ ن: تمام این مطالب صرفا جهت شوخی بود و هیچگونه ارزش برداشت غیر طنز را ندارد. والسلام...
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ پنج شنبه 91/6/23 ساعت 2:47 عصر
شهادت رئیس مذهب آقا امام صادق علیه السلام بر تمامی عاشقان اهل بیت تسلیت باد. یادآوری: علت اینکه عنوان رئیس مذهب به امام ششم اطلاق می شود این است که تنها در زمان امامت این بزرگوار فضا قدری برای ارشاد اشکارای مردم مهیا شد و امام صادق تا چهار هزار شاگرد داشته اند به این دلیل مذعب ما با امام صادق بر جهانیان شناخته شد وگرنه همه ائمه معصوم مان( به قول معروف) کلهم نور واحد هستند.
کلیدواژه ها:
تسلیت(4)|
:: به تاریخ چهارشنبه 91/6/22 ساعت 12:1 عصر
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ سه شنبه 91/6/21 ساعت 5:50 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |