یک کوهنورد می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود . او پس از سالها آماده سازی ، ماجراجویی خود را آغاز کرد . ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست ، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود . شب، بلندی های کوه را تماماً در بر گرفت و مرد هیچ چیز را نمی دید . همه چیز سیاه بود . و ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود همانطور که از کوه بالا می رفت ، چند قدم مانده به قله کوه ، پایش لیز خورد و در حالی که به سرعت سقوط می کرد ، از کوه پرت شد . در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را در مقابل چشمانش می دید . همچنان سقوط می کرد و در آن لحظات ترس عظیم ، همه ی رویدادهای خوب و بد زندگی به یادش آمد . اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به او نزدیک است . ناگهان احساس کرد که طناب به دور کمرش محکم شد . بدنش میان آسمان و زمین معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود . و در این لحظه سکون ، برایش چاره ای نماند ، جز آنکه فریاد بکشد : ” خـدایـا کـمـکـم کـن ”
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 93/4/6 ساعت 8:0 صبح
دشمنان لحظه ای از توطئه و ضربه زدن بر اسلام و ایران در جهت اهدافشان عقب نمی نشینند. اگر توجه داشته باشید داعش که شعبه ای از وهابیت است اکنون در عراق بصورت وحشیانه ای به کشتار می پردازد و دائم علنا خود را دشمن شیعه و ائمه و امام زمان عج معرفی نموده و با انتشار فیلم های کشتار مسلمانان و بویژه شیعیان اهدافی را دنبال می کند و آن تحریک شیعیان و ایجاد تفرقه در میان مسلمانان است. از طرفی غربی ها که اجازه پخش شبکه های ماهواره ای ایران را نمی دهند چطور از پخش شبکه های تبلیغ شیعه و سنی جلوگیری نکرده بلکه حمایت می کند؟؟ این شبکه ها که از طریق خود غربی ها تغذیه می شود به ظاهر درصدد تبلیغ اسلام هستند ولی تمام مطالب مذکور در آنها انحرافی و نادرست بوده و از همه مهمتر سبب تحریک شیعه و سنی بر علیه یکدیگر می نماید. علاوه بر این مردم جهان، اسلام را با این شبکه ها و نیز اقدامات وهابیان خواهد شناخت. طبق تحلیل برخی، مثل همیشه هدف دشمن کشاندن جنگ به داخل ایران اینبار از طریق ایجاد اختلاف بین مذاهب و نیز قومیت ها می باشد. به همین دلیل باید هوشیار بود. یعنی دشمن اگر بخواهد کاری کند شروعش از تعصب بیجا و نا آگاهی مردم خواهد بود. البته الحمدلله در عراق شیعه و سنی و حتی مسحیان متحد شده اند.
:: به تاریخ چهارشنبه 93/4/4 ساعت 8:12 عصر
شیخ را گفتند : علم بهتر است یا ثروت ؟
شیخ بیدرنگ شمشیر از میان بیرون آورد و مانند جومونگ مرید بخت برگشته را به سه پاره ی نامساوی تقسیم نمود!!
و گفت : سالهاست که هیچ عاقلی! بین دو راهی علم و ثروت گیر نمیکند..... مریدان در حالیکه انگشت به دندان گرفته ولرزشی وجودشان را فرا گرفت
گفتند: یا شیخ ما را دلیلی عیان ساز تا جان فدا کنیم ..... شیخ گفت :در عنفوان جوانی مرا دوستی بود که با هم به مکتب میرفتیم ، دوستم ترک تحصیل کرد من معلم مکتب شدم...
حالا او پورشه داره...من پوشه...او اوراق مشارکت دارد،ومن اوراق امتحانی...او عینک آفتابی من عینک ته استکانی...او بیمه زندگانی.من بیمه خدمات درمانی...او سکه و ارز...من سکته و قرض.... سخن شیخ چون بدینجا رسید مریدان نعره ای جانسوز برداشته و راهی کلاسهای آموزش اختلاس گشتندی ....
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ سه شنبه 93/4/3 ساعت 10:44 صبح
سلام بچه ها به اون خدا خوشگله بگید: حضرت والا اگه تو این دو ماه رجب و شعبان گناهای ما بدبخت بیچاره ها رو نیامرزیدی هنوزو وقت هست تو این چن روزه زحمتشو بکش دمت گرم که اینقد خوب و باحالی بوس بوس
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 93/4/2 ساعت 7:15 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |