فکر نکنید که خداوند شما را فراموش کرده است، درهای رحمت خدا همیشه به روی شما باز است خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست، خدا خدای ادمهای خلافکار هم هست فقط خود خداست که بین بندگانش فرق نمی گذارد خداوند عند لطافت، عند بخشش، عند بی خیال شدن، عند چشم پوشی و عند رفاقتاست، رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت می دهد، اگر آدمها مرام داشتند هیچ وقت گناه نمی کردند، متاسفانه بعضا آدمها تک خوری می کنند. بایستی یک فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم، اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن و این تنها راه رسیدن به خداست و بسیار مهم است. از این جملات خیلی خوشم میاد و حتما براتون آشناست اگه فکر میکنید که توی فیلم مارمولک شنیدید درست حدس زدید. میتونید کلیپ این قسمت رو از اینجا دانلود کنید.
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
:: به تاریخ یکشنبه 92/12/4 ساعت 8:0 صبح
فراقت واژه تلخی است ولی انسانهای متکامل با آن سر به فلک کشیده اند. بدان هر وقت که تنهایی خداوند مهربان این فرصت زیبا را برایت فراهم کرده است که در سکوت خود حقایقی را بیان کنی که در هنگام مشاهده عیون نتوانی آن را بیان کنی. خداوند تبارک و تعالی از این واژه بعد از بیان سخنان زیبای خود، یعنی آخرین آیه ی نازله «و اتقوا یوما تُرجعونَ فیه الی الله»(بقره، 281) استفاده کرده است، به گونه ای که بعد از این آیه حتی با مخلص ترین افراد سخن نگفت. بی دلیل نیست که آن عارف به حقایق الهی فرمود: «الصمتُ حکمةٌ و قلیلٌ فاعِلُه» یعنی سکوت دری از درهای حکمت است ولی فاعل و کننده این فعل جمیل نادر می باشد. بهترین زمانی که انسان می تواند با سکوت خود حقایقی را بیان کند که خداوند باری تعالی کلماتش را به سوی خود به صعود متعالی برساند، نماز صبح است، نماز صبحی که با آرامش قلب خوانده شود و بعد از تعقیبات عالی آن «اللهم اِن ظٌلمی اَصبح مُستجیراً بِعفوک و ذَنبی َاصبح مستجیرا بمغفرتک و ذُلی اصبح مستجیرا بعزتک و فقری اصبح مستجیرا بغنائک و وجهیَ الفانی مستجیرا بوجهک الباقی الذی لا یَفنی»1 انسان در خلوت خود به آسمان دارای راههای ملائک بنگرد و آیه «اِنّ فی خَلق السماواتِ و الارضِ و اختلافِ اللیلِ و النهارِ لایاتِ لاولیِ الالبابِ»(آل عمران، 191) را با صدای اخفا همراه با اشک چشم و بغض گلو زمزمه کند و بعد از آن دعای استغاثه را در حالتی که همه مردم در خواب غفلت فرو رفته اند از ته دل اظهار کند، آن جاست که حضرت حق در آیات مافوق تعالی صدا می زند: «اَمن یُجیبُ المُضطَر اذا دعاه و یَکشِف السوءَ»(نمل، 62) یعنی بنده ام، سخنت را شنیدم، بنده ام، دعایت را مستجاب کردم، بنده ام، امور دنیوی و اخرویت را اصلاح کردم، و آن جاست که به عزت و جلال خود سوگند خورده و می گوید: منم خداوند غیور، هر یک از بندگانم که به من مراجعه کنند حاجتش را برآورده می کنم و هر یک از آنها که به دیگری مراجعه کنند امورش را به او می سپارم. _______________
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
نماز(3)|
:: به تاریخ چهارشنبه 92/10/25 ساعت 8:21 عصر
امام صادق (ع): دوستان توجه! از امروز تا 8 دی ماه 1391 ان شاء الله قسمت همگی بشه. بگو ان شاء الله.
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
:: به تاریخ سه شنبه 91/9/28 ساعت 2:52 عصر
ای عزیز من ای مهربان من خدای من... نگاه کن به دست تمنایی که قلب چاک خورده ام را به تو پیش کش میکند. من به تو محتاجم...
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
:: به تاریخ جمعه 91/9/24 ساعت 10:20 عصر
- صابخونه! مهمون نمیخوای؟ . . . کیه؟... *کسی که در برابر آقایش گستاخی کرده... کسی که خداوند آسمان را نافرمانی کرده... (فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی)
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
رمضان المبارک(11)|
:: به تاریخ شنبه 91/4/31 ساعت 8:33 عصر
شب نیمه ی شعبان رو قرار شد روی تپه ی نور الشهدا بگذرونیم، تپه ای در شمالی ترین نقاط تهران که افتخار وجود 7 شهید گمنام رو روی قلّه اش نقاشی کرده. ساعت حدود 22 رو نشون میداد که از راه خاکی به سمت تپه به راه افتادیم، من و 12 نفر دیگه از جمله مرد میانسال باصفایی که از مردان جبهه و جنگ هم بود و حالا با ما هم مسیر شده بود تا محل خدمت دیگه ای رو از اخلاص پر کنه. بچه ها آرام آرام راهی تاریک رو که با نور ماه شب چهاردهم روشن بود قدم می گذاشتن... لحظه ای که با خودم تنها شدم یادم اومد سال قبل همین موقع داشتم راهی که به کربلا ختم می شد رو گام می زدم، شباهت قشنگی بود بین دیروز و امروز؛ پ. ن: این رو اضافه کن به این که قصد داشتم چهارشنبه شب بلیط بگیرم برای اراک اما نشد، و نیز این که تا ساعت 12 ظهر که پیامکش برام اومد اصلاً قصد احیای شب نیمه شعبان رو و اومدن به این منطقه رو نداشتم... و این که...
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
برگزیده(33)|
:: به تاریخ جمعه 91/4/16 ساعت 6:16 عصر
تبریک میگم به همه ی کنکوریای دانشکده که امروز نتیجه ی زحمتاشونو گرفتن. رتبه هایی رو تا الآن شنیدم و - جز یکی دو نفر که ازشون انتظار بیشتری میرفت - واقعاً برام خوشحال کننده بود، حتی یکی دوتا از بچه ها که برای بار دوم کنکور میدادن پیشرفت فوق العاده ای داشتن و رتبه هاشون نسبت به سال پیش خیلی بهتر شده بود (بیش از هزار تا). اما بچه ها! به عنوان یه نفر که دو بار کنکورو تجربه کرده و حالا سر کلاس ارشد نشسته بهتون بگم که جایی که قبول میشید و عاقبتی که اونجا پیدا میکنید نهایتاً خواست خداست، سوای از این که به نظر خودتون رتبه ی خوبی آورده باشین یا بد. خودم بعد از پیش دانشگاهی وقتی جواب کنکورم اومد اول اصلاً از رتبم راضی نبودم، خیلی نا امید شدم، وقتی هم که نتیجه ی نهایی اومد و رفتم مشهد، با دیدن دانشکده و اوضاعی که خودتون میدونید تا حدودی ناامید شدم، اما بعد، کم کم متوجه شدم که خدا چه لطفی در حقم کرده؛ همنشینی با قرآن، همجواری با امام رضا (علیه السلام)، رفقای خوب که تو سرنوشتم خیلی تأثیر داشتن، فضای سالم و خیلی چیزای دیگه که از همین دوره برام موند، و اگه جای دیگه ای - که اون موقع شاید فکر می کردم بهتر بود - قبول میشدم الآن هیچ کدوم از اینا رو نمی داشتم و چه بسا داشته هایی رو هم از دست میدادم. از اون طرفم میشناسم کسی رو که چند سال پیش از رتبه های برتر شد و یکی از دانشگاه های تهران قبول شد، ولی خبرایی که الآن از عاقبتش بهم می رسه اصلاً خوشحال کننده نیست. میخوام بگم ما نمی فهمیم عاقبت به خیریمون رو کجا گذاشته خدا، با همه ی محاسباتی که می کنیم. پ. ن: یه تسبیح دستت میگیری، تا موقعی که نتایج نهایی اعلام بشه روزی صد بار میگی: من نمی فهمم... من نمی فهمم... من نمی فهمم... [این یه دستوره!] :: به تاریخ شنبه 91/3/6 ساعت 7:57 عصر
از افتخارات ما و رفقا، اصرار به اقامه ی نماز به جماعت بود، و این رو در تمام اوضاع و شرایط، مکان ها و زمان ها، سختی ها و آسانی ها، غم ها و شادی ها، لودگی ها و غیر لودگی ها رعایت می نمودیم. خب به هر حال «إنّما المؤمنون... الّذین یُقیمون الصّلوة» (اینو میگن تقطیع نابجای آیه ای از قرآن کریم جهت تأیید افکار و امیال شخصی... ما اینیم دیگه!) بقیشو بشنوید از زبان تصاویر: :: به تاریخ چهارشنبه 91/3/3 ساعت 6:40 صبح
رسیدهام به خدایی که اقتباسی نیست خدا کسیست که باید به دیدنش برویم فقط به فکرِ خودت باش، ای دلِ عاشق به عیبپوشی و بخشایشِ خدا سوگند دل از سیاستِ اهلِ ریا بکن، خود باش
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
شعر(3)|
:: به تاریخ دوشنبه 91/2/18 ساعت 5:12 عصر
عجیب نیست؛ خب مردن هم استعداد می خواد دیگه. استعداد یعنی آمادگی.
کلیدواژه ها:
خداوند(13)|
یاد مرگ(1)|
:: به تاریخ یکشنبه 91/1/13 ساعت 5:22 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |