![]() |
||
در داستان خضر (ع) و موسی (ع) که در قرآن آمده، خضر (ع) در جایی کودکی را می کشد و بعداً می گوید به این دلیل بود که او در بزرگسالی، پدر خود را می کشت. درمورد این قضیه، چند نکته وجود دارد:
1. اولاً «علم خدا به آینده» به رسمیت شناخته می شود.
2. ثانیاً از علم خداوند به آینده، «جبر» نتیجه گرفته می شود؛ چراکه اگر آن کودک، اختیاری هم بر عدم قتل پدرش داشت، این کار خضر «قصاص قبل از جنایت» و ظلم بود.
3. ثالثاً گویا در اخلاق دینی، «قصاص بدون جنایت» هم رواست.
4. اگر بگوییم «هرکاری خدا بکند، عین خیر است» پس نتیجتاً باید حکم دهیم «اگر خدا بر خلاف وعده اش، تمام مؤمنین را به جهنم و تمام بدکاران را به بهشت ببرد هم عین خیر است. چون هرکاری خدا بکند، عین خیر است»
5. مفسرین ما درباب تناقضات این مسأله، همانند تناقضات حکم خدا به قتل اسماعیل، سکوت کامل پیشه کرده اند.
6. در هیچ یک از کتب مقدس، چنین چیزی به خدا نسبت داده نشده است.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 93/3/2 ساعت 10:18 صبح
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |