یا ثارالله، آن باغ مینویی که تو در صحرای تفته کاشتی، با نهرهای جاری خوناب، با بوته های سرخ شهادت، و آن سروهای سرسبز دلاور باغی است که باید با چشم عشق دید. اکبر را ، صنوبر را، بوفضایل را و نخل های سرخ کامل را.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 91/5/2 ساعت 6:38 عصر
سلام و ادب. جای شما دوستان خالی با بچه های دانشگاه چندروزی کرمانشاه بودیم. صبح روز رفتن سوار اتوبوس که شدم یک جوان خیلی شیک و پیک و خوشگل و جنتل من و ژیگول میگول کنارم نشست.خلاصه متأسفانه با توجه به دید اکثر افراد جامعه ما یک تیپ و چهره مذهبی به حساب نمیومد. اما تو چهرش که نگاه می کردی واقعا عشق به خدا و محبت را می دیدی. بگذریم گفت آقا تا کرمانشاه چندساعته؟....یه چندتا سوال کرد و ما هم یکم باب نقد جامعه را باز کردیم بگذریم. گفت من از بوشهر بندر گناوه میام دارم میرم تهران(چون قرار بود اتوبوس ما عوض بشه اونا با همون اتوبوس برن تهران.) یوهو بهم گفت فکر میکنی من کارم چیه؟ گفتم نمیدونم اما شاید دنبال خرید و تجارت یا دانشجویید یا رفتید به بستگان یه سری بزنید. گفت دانشجوی کارشناسی الکترونیک هستم اما ما بندر گناوه یک طرح فرهنگی بزرگ داریم به نام حامیان ولایت. اولین کارمونم این بود که چندروز پیش عکس آقا را در ابعاد بزرگ زدیم جلوی ماشین و از بوشهر تا مشهد رفتیم و به هر شهر که می رسیدیم به پشتیبانی از مقام رهبری تبلیغ می کردیم.خیلی حال کردم. گفت اگر طرح فرهنگی حامیان ولایت تو بندر گناوه را بذارند اجرا بکنیم خیلی عالی میشه. اما گویا با کارشکنی برخی افراد مواجه شده و تمام تشکیلات و برنامه هاشون را به هم زده بودند. خیلی ناراحت این قضیه بود. بعد شروع کرد از فلسفه دین گفت. از دین تو جامعه ما.ای کاش همه از دین چنین تعریفی می کردند نه ...... .بدحجابی را نقد می کرد که من چنین نقدی را جایی نشنیده بودم و روش برخورد با آن(نه این کارایی که بعضیا نسبت به بدحجابی توی جامعه انجام میدند و .....).از دوران دانشجوئیش گفت. میگفت زمانی که بچه های اطاقمون (عذر میخوام)مشروب میخوردند و هزار و یک کار خلاف دیگه میکردند من مشغول نماز و مناجات با خدا بودم و این ها را مدیون شخصی بود که او را با این معارف در دانشگاه (بسیج دانشجویی)آشنا کرده بود. خلاصه حرف که میزد من فقط لذت می بردم و با خود میگفتم"ای کاش به جای تو بودم واینقدر با خدا رفیق بودم" و سریع این آیه به ذهنم اومد که "ان الله علیم بذات الصدور"
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ پنج شنبه 91/4/29 ساعت 8:38 صبح
اگر بچه ها با سرزنش و ملامت بزرگ شوند، یاد می گیرند که محکوم کنند.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ شنبه 91/4/24 ساعت 12:45 عصر
پسرم، بدان که در راه حق و سلوک و این طریقت اگر به جایی رسیده ام به برکت بیداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح این اعمال،خدمت به ذریّه و فرزندان رسول اکرم(صل الله علیه و آله)است. {سالروزوفات بزرگ مرد عارف و سالک الی الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی بر تمامی دوستان و شیخا و آنتی شیخای عارف تسلیت باد.}
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 91/4/16 ساعت 10:5 عصر
در مسجد تنعیم محرم شدم. خودم برای اعمال عمره آماده کردم. اول رفتیم سراغ طواف عمره که انجام دادنش واجب بود. مشغول طواف بودم. دور اول که تمام شد احساس کردم یک نفر حوله احرامم را از پشت می کشد. اعتنا نکردم ادامه دادم. دیدم این بار محکم تر کشید. ایستادم از سمتی که طواف باطل نمیشه برگشتم و دیدم دوتا دختر عرب خوشگل(به چشم خواهری) بهم میگند "أِقرأ دعا معنا " دعا بخوان تا ما هم باهات تکرار کنیم. با خودم گفتم استغفرالله این جا دیگه جلوی چشمای خداست. نمیشه دست از پا خطا کرد.(شانس که نداریم چهارباغ اصفهان از این موقعیت ها پیش بیاد) بیخیال قبول کردم و ادامه دادیم. یکیشون سمت راست حوله و دیگری سمت چپ را گرفت و من دعا می خوندم و آنها با فصاحت بی نظیر بلند تکرار می کردند. خلاصه شش دور باقیمانده را باهم طواف کردیم. وقتی اونا یک دور باقیمانده را انجام دادن تشکر کردند بهشون گفتم أنتن شیعه. گفتند : نعم نحن سوری. خلاصه کلی حال کردیم. حسین جون انشالله از این خاطرات زیبا هم برای تو اتفاق بیفته.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 91/4/9 ساعت 8:27 عصر
در ساحل زندگی قدم می زدم. همه جا دو رد پا دیدم، جای پای من و خدا. به سخت ترین لحظه ها که رسیدم فقط یک جای پا دیدم. گفتم خدایا مرا در سخت ترین لحظه ها رها کردی؟؟!! ندا آمد: تو را در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 91/4/9 ساعت 8:4 عصر
لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده رضاجان. :: به تاریخ پنج شنبه 91/4/1 ساعت 9:55 صبح
دوستان عزیزمان، آنتی شیخان موفق، آقایان علیرضارازقی و مهدی قربانی کسب نمره عالی پایان نامه و فارغ التحصیل شدن از مقطع کارشناسی را به شما بزرگواران و جامعه پاکدل و قرآنی آنتی شیخا صمیمانه تبریک عرض می کنیم و امیدواریم در تمامی مراحل زندگی شاد و پیروز و سربلند و یار و دوستدار شیخا باشید.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 91/3/29 ساعت 10:16 عصر
بسان آینه دارد صفا به پیشانی
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 91/3/29 ساعت 9:46 صبح
جسم همه اشک گشت و چشم بگریست
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ شنبه 91/3/27 ساعت 6:35 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |