سلام و ادب حضور دوستان عزیز اعم از شیخ و آنتی شیخ و ....

این چندروز که به سایتها و وبلاگ ها و... سر میزنی همش بوی حسین(ع)وعشق می آید.عجب ایام باصفاییست.
به عنوان فردی ناچیز  حرف دلی در مورد محرم دارم:

مسجدی بود باشکوه.اکثرا میگفتند برای مراسمها به این مسجد برویم...جوانانش...خوبیهایش....انصافا هم مردم استفاده میکردند الان هم همینطور است.خدا خیرشون بده.
چندی پیش از بعضی کشمکشها در این مسجد متعجب شدم...یک بار هم با چند نفر از بچه هاشون حسابی بحثم شد و گفتند برو تو دستگاه امام حسین از خودت نظر نده و ...گفتیم چشم.
متأسفانه شنیدم(ازمنبعی موثق)که بهائی ها دارند توی این مکان مقدس به شدت و مخفیانه تبلیغ می کنند بدون این که حتی احدی متوجه شود.
خیلی تأسف خوردم...که چرا....

بچه ها:
اگر جایی میرویم که بر سردرآن نام عزیز امام حسین(ع)حک شده است این دلیل بر آن نیست که هر عملی در آن مطابق شئون دین است.
اگر شنیدیم که گفته اند اگر لخت شویم و سینه بزنیم اشکالی ندارد فقط کمی فکر کنیم.
اگر شنیدیم گفته انداگر قمه بزنیم اشکالی ندارد کمی فکر کنیم.
اگر شنیدیم که گفته اند به عشق حسین اگر سر و صورت را زخم کنیم اشکال که هیچ ثواب هم دارد کمی فکر کنیم.
اگر شنیدیم  که برای عزاداری امام حسین هر کاری بکنیم مجاز است فقط کمی فکر کنیم.
اگر شنیدیم که امام حسین مقدس است کمی فکر کنیم که قداست معانی و کارکردهای متفاوتی دارد.
اگر شنیدیم مداح جلسه فلان چیز را گفت که کمی با فکر من تضاد دارد به جای پذیرش کمی فکر کنیم. 
اگردیدیم در هیئتی علنی خلفای سه گانه اهل سنت را لعن میکنند و دشنام میدهند واقعا کمی فکر کنیم. 
اگردیدیم عملی در هیئت کمی با معارف دین تضاد دارد کمی فکر کنیم. 
اگر دیدیم در یک کوچه یا محل که از یک سنخ هستند و دو مراسم عزاداری برقرار شده است کمی فکر کنیم.
اگر دیدیم در هیئتی کشمکش های بین افراد زیاد است کمی فکر کنیم. 
اگر دیدیم یا شنیدیم......کمی فکر کنیم.

*اگر گفته اند های متن ربطی به بحث فتوا و ...ندارد.
*این جملات خدایی نکرده جنبه نصیحت نداره یک صحبت و گپ دوستانه با دوستان عزیزهست.
*این جملات ربطی به بحث بهائیت(که فرقه ای مزخرف و بی پایه است)نداشت اون به عنوان مقدمه بود.با اندکی تأمل.
* رفتین جایی عزاداری قبلش ببینید شام میدن یا نه ، اگر میدن حتما برید اگرنه کمی فکر کنید.

 بچه ها برای من هم دعا کنید.

*چی می شد اگر خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده
چرا که دیروز ما وقت نکردیم از او تشکر کنیم
 

*چی می شد اگه خدا فردا دیگه ما را هدایت نمی کرد
چون امروز اطاعتش نکردیم
 

*چی می شد اگر خدا امروز با ما همراه نبود
چرا که امروز قادر به درکش نبودیم

*چی می شد دیگه هرگز شکوفا شدن گلی را نمی دیدیم
چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بودگله کردیم

*چی می شد اگر خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد
چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم

*چی می شد اگر خدا فردا کتاب مقدسش را از ما می گرفت
چرا که امروز فرصت نکردیم آن را بخوانیم

*چی می شد اگر خدا در خانه اش را می بست
چون ما در قلب های خود را بسته ایم

*چی می شد اگر خدا امروز به حرف هایمان گوش نمی داد
چون دیروز به دستوراتش عمل نکردیم

*چی می شد اگر خدا خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت
چون فراموشش کردیم

*چی می شد اگر به سادگی از این مطالب بگذریم. 

حسین(ع)جان آنقدر روح  و وجود من کوچک است که قادر به درک محرم و وجود تو و واقعه عاشورا نیست.فقط خواسته ام را اجابت کن:به من توفیق شرکت در مراسم سوگواریت را عطا کن اما کمکم کن که عزاداری برای من تبدیل به  هدف نشود و اهداف خود را به من بشناسان.از همه دوستان در این ماه عزیز التماس دعا دارم

معلم چو کانونی از آتش است*همه کار او سوزش و سازش است.

برادران عزیزم و عزیز تر از جانم شیخ صادق بادوست و شیخ جواد نصیری و آقا مهدی کریمی ،توفیق خدمت در عرصه تعلیم و تربیت و معلم شدنتان بر شما و خانواده عزیزتان و همه دوستانتان  مبارک باد.

از خداوند منان براتون صمیمانه آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت دارم. همیشه شاد باشید.

{باور کنید این بزرگواران از افرادی هستند که خدا واقعا مهر و محبتشون را در دلم کاشت و عزیز تر از جان من هستند.}

دوستت دارم ها را، نگه میداری برای روز مبادا
دلم تنگ شده ها را، عاشقتم ها را  …
این جمله ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی!
باید آدمش پیدا شود!
باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!
سنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده ای و روی هم تلنبار شده اند!
فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمیتوانی با خودت بکشیش…
شروع میکنی به خرج کردنشان!
توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی
توی رقص اگر پابه پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند
توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد
در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده ات انداخت و اگر منظره های قشنگ را نشانت داد
برای یکی یک دوستت دارم خرج میکنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ میشود خرج میکنی! یک چقدر زیبایی یک با من میمانی؟
بعد میبینی آدمها فاصله میگیرند متهمت میکنند به هیزی… به مخ زدن به اعتماد آدمها!
سو استفاده کردن به پیری و معرکه گیری…
اما بگذار به سن تو برسند!
بگذار صندوقچه شان لبریز شود آنوقت حال امروز تو را میفهمند بدون اینکه تو را به یاد بیاورند
غریب است دوست داشتن.
و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...
وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر.
تقصیر از ما نیست؛
تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده اند...

(بازم نگید سجاد عاشق شده ها....)

سلام. میلاد امام هادی(علیه السلام) بر همه دوستان عزیزم مبارک باد.انشالله قسمت همه بشه که برن حرم امام هادی و در شکوفایی استعدادهای درون خود بهره ببرند.(ما که در سفرمون بهره نبردیم....)

این هم یک هدیه بسیار زیبا از امام هادی(ع):*افسوس کوتاهی کارهای گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید.*

با سلام و احترام.

خداوند منان را شکرگزاریم : پس از رایزنی های دو مدیر مدبر و گرامی شیخا و آنتی شیخا اولین گردهمایی و نشست هم اندیشی شیخا و آنتی شیخا در آینده ای نزدیک با حضور دانشجویان معزز و معظم شیخ و آنتی شیخ به میزبانیشهر مقدس قم برگزار خواهد شد.

پیام گردهمایی: اجتماع نقیضین محال نیست.

محورهای نشست:
*تجدید میثاق با کریمه اهل بیت حضرت معصومه(س) و صفای روح و باطن 
*مرور خاطرات دوران کارشناسی و بازگو کردن خاطرات دوران کارشناسی ارشد
*تحکیم روابط صمیمانه و پایدار شیخاو آنتی شیخا(البته در حال حاضر نیز این روابط صمیمانه است.) 
* بررسی برخی از مسائل مربوط به تحصیل و ...

*کلیه هزینه های این گردهمایی از جمله پذیرایی میوه و شیرموز و به خصوص ضیافت شام بر عهده حاج شیخ حسین رضایی می باشد. (به دلیل به جا آوردن وظیفه شرعی و عرفی سور مکه)
زمان دقیق گردهمایی به اطلاع دوستان عزیز رسانده خواهد شد. 

سلام. امروز تو اتوبوس نشسته بودم که به یک دل نوشته پسر جوونی برخوردم. اول با خودم گفتم کاشکی تو این اتوبوسا چیزی نمی نوشتند بالاخره مال بیت الماله.
بگذریم حرف قشنگی نوشته بود:

*پارسال با او زیر باران راه می رفتیم. امسال راه رفتن او را با دیگری زیر باران اشک هایم دیدم. شاید باران پارسال اشک های مرد دیگری بود(off girls)

من هم این بیت شعر را به این جوون و امثال ایشون هدیه میدم:(غم نخور عزیزم)

وقتیکه بارون می زنه خاطره ی عشق منه
تنگه غروب آسمون لحظه ی تلخ رفتنه
چشمای تو بارونیه اشکای من پنهونیه
دستای ما از هم جدا غم تو دلم مهمونی 

(شک نکنیدا. باور کنید عاشق نشدم)

نمی ترسم من از روز قیامت*قیامت قد و بالای حسین(ع)است.

سلام و ادب.وقتی آدم به یک سری نظریاتی میرسه خب باید سکوت کنه و اونها را برای خودش محترم بدونه.بعضی جا ها میری یا میشینی حرفهایی میشنوی که از کنار اون رد میشی. اما بعضی مواقع نمیتونی سکوت کنی. امروز در یک جلسه ای بودم که افراد به اصطلاح تحصیل کرده ما شروع به تمسخر بهشت و توصیف آن کردند و علاوه بر استهزاء حرف های رکیکی هم گاهی به کار می بردند. خب ما هم سکوت کردیم.

خب علاوه براین که معارف قرآنی را با انحرافات زیاد برای ما وصف و شرح داده اند اما شیخای عزیز ،ما دانشجویان الهیات هم باید......باید نسبت به قرآن...
خب من میخواستم با چندتا سوال از بهشتی که قرآن وصف کرده شروع کنم که باز هم بیخیال میشم.
اولین بحث قرآنی جدی را در این وبلاگ در یک پست مخصوص با نام "منظور از بهشت و بهشتیان و نعمت های آن در قرآن چیست"خواهم گذاشت. البته اول متن مورد نظر را برای آقای مدیر میفرستم اگر ایشون صلاح دونستند به صورت نوشته رمزدار خواهم گداشت و یا با صلاح ایشون ایمیل شیخا و بعضی دوستان را خواهند داد و برای اونها خواهم فرستاد به شرط رعایت امانت و عدم بازگو کردن مطالب آن در جایی دیگر.
بحث بحث علمی است و زدودن برخی انحرافات و برداشت های اشتباه از مفاهیم قرآن. البته شاید هم بنده اشتباه میکنم.
موفق باشید.
انشالله بعد از این بحث به صورت مفصل نقد سیر قرآنی جامعه را نیز خواهم نوشت.
(احساس کردین یکم با عصبانیت و تند مزاجی این متن را نوشتم...اما از دیدن چهره شما شیخای عزیز واقعا احساس خرسندی می کنم.سجاد را همیشه شاد تصور کنید)

به وقت مرگ چشمم را نبندید  * که چشم من به سیمای حسین(ع)است