سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حدیث

خیرى را که آتش دوزخ در پى بود خیر نتوان به حساب آورد ، و شرّى را که پس آن بهشت بود ، شرّ نتوان وصف کرد . هر نعمتى جز بهشت خوارست ، و هر بلایى جز آتش دوزخ عافیت به شمار . [نهج البلاغه]

وبلاگ رضویّون


رفقا در فضای مجازی
وب سایت مذهبی، فرهنگی، آموزشی میثاق
عشق مشعلدار
حقوق جزا و جرم شناسی
رایة الهدی
دارالقرآن الکریم فولادشهر
خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
پاسخ به پرسشهای رایانه ای


کانون دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهددرباره ماتماس با ماخبرخوانپیام رسانعناوین وبلاگصفحه اصلی

سلام حضور محترم دوستان عزیز.
بنده نه شیعه هستم(به خصوص به معنای امروزی) و نه از دوستان اهل سنت. نه مسلمان(به خصوص به معنای امروزی)هستم و نه یهودی و مسیحی و زرتشتی و....* این را جدی خدمت دوستان عزیزم عرض کردم. فقط به این حدیث بسیار زیبا از امام حسن مجتبی(ع) شدیدا اعتقاد دارم .
*على(علیه السلام) دروازه ایمان است، هر که داخل آن شد مؤمن و هر که خارج از آن شد کافر است.*

خوب به فرقه ای کردن دین خدا در جوامع امروزی و جامعه خودمون دقت کنیم و بیشتر به این حدیث زیبا دقت کنیم.(خب دیگه توضیح در رابطه با این موضوع ندم که مطلب زیاد هست و.....)
*حرف اصلیم اینه که  فکرش را بکنیم از امروز(یک روز پس از رحلت پیامبر رحمت)خلفای محترم اهل سنت و سقیفه ای ها چه کردند؟ساختار عاطفی اسلام چه تغییری کرد؟ مفاهیم دینی چه تغییری کرد؟(که ما هم بعضی از اون مفاهیم تغییر یافته را قبول داریما).
یه مطلب دیگه بگم که از بعضی دوستان هم در ماه محرم پرسیدم: واقعا بریدن سر امام حسین(ع)مصیبت بارتر و جانسوزتر بود یا بیست و پنج سال خانه نشینی امام علی(ع)؟بچه ها خداوکیلی بیست و پنج سال خانه نشینی کم نیستا..... 
به یک چیز دیگه هم دقت کنیم. امام علی(ع)خانه نشین شد. یعنی چی؟ آیا به زور گفت من حتما باید ..... بیخیال.... تفاوت بعضی مطالب نهج البلاغه با اون چه که ما(یعنی خودم)..... بازم بیخیال...... 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ شنبه 91/10/23 ساعت 6:16 عصر

سلام بچه ها پست جمشید را که خوندید. اینم از خر جمشید که آماده شده  و با جمشید میخوان راه بیفتن که برسن به ما.

دنیا عوض شدست برای الاغ ها
غمگین شده دوباره صدای الاغ ها
از من اجازه می طلبی بهر رفتنت
تغییر کرده حال و هوای الاغ ها 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ یکشنبه 91/10/17 ساعت 11:25 عصر

با عرض سلام و ادب و احترام حضور یکایک شما شیوخ عزیز و ارجمند و درود ویژه محضر مبارک مدیرمحترم شیخا، شیخ کربلایی محمدرضا.

همان طور که مستحضر هستید انشاالله به یاری خداوند و عنایت ویژه حضرت ثامن الحجج.(ع) شیخای محترم(منظور خودمون) کمتر از یک ماه دیگه عازم مشهد مقدس هستیم. لذا ضمن سپاس به درگاه احدیت که اسباب گردهم آمدن شیخا را مهیاکرده است به استحضار شما میرساند روابط عمومی و امور سیاحت و زیارت شیخا برنامه های پیشنهادی خود را در طول این سفر اعلام می دارد. از کلیه شما شیوخ بزرگوار تقاضا می شود پیشنهادهای خود را جهت بالا بردن کیفیت  و بالارفتن فاز معنوی سفر حتما مرقوم بفرمایید.
با اجازه مدیر محترم شیخا محمدرضای عزیز(مد ظله)
برنامه های پیشنهادی و پیش بینی شده به شرح زیر می باشد: 

1) سلام دسته جمعی شیخا به محضر مبارک امام رضا (ع) از داخل قطار وقتی که قطار از روی پل خیابان طبرسی رد میشه و چشممان به بارگاه منور امام رضا(علیه السلام)منور می شود.
2)شرکت در جلسه نورانی قرآن و رسیدن محضر استاد گرامی و عزیز استاد شفیعی مؤمن(که خیلی حق به گردمون دارن) در صورت امکان و رسیدن به موقع.انشاالله در این جلسه از تلاوت قرآن شیخا هم بهره خواهیم برد.(دوشنبه شب)
3)تشرف دسته جمعی به حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) و عرض ادب به ساحت مقدس امام رئوف و زنده کردن یاد و خاطره زیارات شیخا در حرم و ....وکتابخانه حرم.
4)صرف شیرموز در فلکه ده دی:الف)به دلیل زنده کردن خاطرات گذشته.ب)این شیرموز را میهمان سه بزرگوار  هستیم:1-شیخ حسین رضایی هنوز سور مکه رفتنش را نداده باید دینش را ادا کنه.2-شیخ محمدرضا: چون هم روز میلاد پیامبر رحمته و هم در مشهد هستیم(اسم ایشون هم ترکیبی از این دو اسم هست:محمدرضا)3-شیخ صادق بادوست هم شیرینی معلم شدنش را نداده.
5)شرکت در دومین مجمع عمومی دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد. شیخا هم حتما کاندیدا خواهند داشت و از بیانات ارزشمندشون استفاده خواهیم کرد. باید با اقتدار کامل از شیخ بودنمان دفاع و فرهنگ شیخ بودن را در اذهان دانشجویان نهادینه کنیم.انشاالله.....
6)دیدار خصوصی شیخا با علامه شیخ جواد نصیری(دامت برکاته). این دیدار با قرائت قرآن توسط یکی از شیخا آغاز و شیخی دیگر به ارائه گزارشی کامل از فعالیتهای علمی،فرهنگی و دینی شیخا خواهد پرداخت. انشاالله از مباحث اخلاقی و عرفانی این استاد بزرگوار بهره مند خواهیم شد.
7)نشست هم اندیشی و انس و اندیشه(یا همون شب نشینی) با آنتی شیخ های بزرگوار جهت پیشبرد فعالیت های هنری، طنز، وبلاگ نویسی، علوم دینی و......
8) تفریح کوه سنگی به همراه همه دوستان و آنتی شیخا و فنونیا(جدیدا شدن گل پسرا) و.... و ادای احترام به ساحت مقدس شهدای گمنام.(تو این سفر یه آقا پوریایی هست وبلاگ داره قول داده یک بار با شیخا بیاد کوه سنگی ایشون را هم اگر افتخار بدن با خودمون میبریم.)
9)وداع با حضرت رضا(علیه السلام) و تجدید میثاق و عهد و پیمان با آرمان های مقدس رضوی.
10)وداع دوستانه با یکایک دانش آموختگان عزیز و دوستان دیگر و برگشت شیخا به محل تحصیل و یا وطنشان.

*آغاز مسافرت شیخا از تهران به همراه مدیر محترم آنتی شیخا و آنتی شیخای همراه می باشد.
*تمامی نمازهای این سفر(نمازهای شیخا)به جماعت و به امامت شیخ محمدرضا و جواد خسروی و ابوالفضل و احمد و حسین (البته هنوز عدالت شیخ حسین برای  مدیر امور دینی و ستاد اقامه نماز شیخا ثابت نشده است)اقامه خواهد شد.
*زیارت امام رئوف به دفعات در طول روز خواهد بود.
**** در صورت اقامت در روز جمعه شرکت در نماز جمعه به هیچ وجه دسته جمعی نبوده و هر کس به اختیار خود در نماز جمعه شرکت خواهد کرد.
*منتظر نظرات و پیشنهادات شما شیخای عزیز هستیم.
*روابط عمومی و امور سیاحت و زیارت شیخا سفر خوشی را برای شما آروز می کند.
 گل تقدیم شما

 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 91/10/15 ساعت 11:5 عصر

میلاد با سعادت پیامبر صلح و دوستی حضرت عیسی (علیه السلام)برهمه دوستان مبارک و فرخنده باد.گل تقدیم شما

انشالله اگر مقتضیات اجازه داد و مدیر عزیز صلاح دونستند مطلبی خواهم نوشت جالب مبنی بر رابطه ای زیبا بین پیامبر رحمت حضرت محمد(ص)،حضرت عیسی(ع) و امام زمان(ع).


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ سه شنبه 91/10/5 ساعت 3:29 عصر

 

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته أیها الشیوخ و آنتی شیوخ و فنون و همه دوستانم.
یادم میاد اولین روزی که دانشجو شدم و پام را تو دانشکده مشهد گذاشتم اولین شخصی که دیدم و باهاش آشنا شدم آقا مجتبی رودی(رحمه الله علیه)بود.{همین الان شادی روحش صلوات بفرست)دوران کارشناسی با همه فراز و نشیب ها و خاطراتش گذشت. که درحال حاضر نتیجه آن رابطه دوستانه و برادرانه با چنین دوستان بزرگواره.(همین شیوخ و آنتی شیوخ و...)خدا را شکر میکنم که چنین دوستان و عزیزانی در زندگیم دارم.گذشت دوران کارشناسی گذشت بماند....

رفتیم کارشناسی ارشد.هر کدوم از بچه ها به دیاری و ما هم به شهر علم و ادب و فرهنگ و عشق اصفهان و دانشگاه اصفهان.امروز آخرین روزی بود که در این مقطع سرکلاس نشستم.کارشناسی ارشد هم کلاساش تمام شد. دیگه نه کلاسی هست و نه استادی که سرکلاس بیاد.خداحافظ کلاس ارشد خداحافظ

خب... از این حرفا که بگذریم بعضی مسائل امروز مرا ناراحت و بعضی خوشحال کرد.
نارحت شدم و با خودم گفتم خدایا این همه نعمت بهم دادی و یک صدمش را هم درست استفاده نکردم و عمرم برباد رفت.این همه پول بیت المال برام تو دانشگاه خرج شد و چقدر استفاده کردم؟...بسیار ناچیزو......

خوشحال شدم و گفتم خدایا شکرت که حداقل به برخی انحرافاتی که در دین و الهیات داشتم پی بردم و فهمیدم بعضی مسائل چی بوده و تاریخ دین به چه سمتی اون را برده.
بچه ها من درسته که اهل عمل نیستم و اهل وراجی هستم. اما خالصانه میگم برسیم به داد بعضی مسائل. شاید خیلی این چیزایی که دیده ایم و شنیده ایم و میخواهیم برای دیگران بگیم و رواج بدیم اون چیزی نباشه که .......... بیخیال.
بچه ها عاجزانه میگم برایم دعا کنید. انشالله همگیمون با هم مقطع دکتری بریم و ........ گل تقدیم شما

 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 91/10/4 ساعت 6:13 عصر

سلام از کرامات و مقامات شیخ جواد نصیری که هر چی بگیم کم گفتیم. به خصوص الان که در حال حاضر مشغول تربیت شاگرده.
دقت کنید بچه ها، دقت کنید... در پست پایین "خیلی اتفاقی" که آقای مدیر زحمتش را کشیدن همونطور که تو تصویر میبینید شیخ جواد حلقه ی اتصال دو شیخ کبیر مشهدی اعلی الله مقامهماست.(البته این دو شیخ از بزرگان و آدم حسابین ، مثل من و جواد نیستن) از این تصویر و این حلقه اتصال شیخ چه نتیجه ای میتوان گرفت؟
باید فکر کرد


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ شنبه 91/10/2 ساعت 10:38 عصر

 

دو رفیق در دل کویری راه می رفتند. در میانه ی سفر، بر سر موضوعی جدالی میان شان در گرفت و یکی از آن دو سیلی محکمی بر صورت دیگری زد.رفیقی که سیلی خورده بود بی هیچ حرفی بر روی ریگ های روان نوشت:"امروز بهترین دوستم سیلی محکمی به من زد"

آن دو به راهشان ادامه دادند تا به واحه ای در دل کویر رسیدند و تصمیم گرفتند تا در آن آبادی شست وشو کنند تا سرحال شوند.رفیقی که سیلی خورده بوددر میان باتلاقی گرفتار شد و در حال غرق شدن بودکه دیگری به کمکش آمد و او را نجات داد. وقتی رفیق سیلی خورده از معرکه ای که در آن گیرکرده بودجان سالم به در برد بر روی تخته سنگی نوشت:امروز بهترین دوستم مرا از مرگ نجات داد."

رفیقی که سیلی زده بود و جان دوستش را نجات داده بود با تعجب پرسید:"وقتی تو را زدم و آزردم بر روی ریگ های روان نوشتی و حال که نجاتت دادم بر روی تخته سنگ...چرا؟

رفیق سیلی خورده پاسخ داد:"وقتی کسی ما را می آزارد باید آن را بر روی ریگ های روان بنویسیم تا بادهای فراموشی بتوانند آن را با خودببرند و از یادمان دور بسازند، اما وقتی کسی کار نیکی برایمان انجام می دهد باید آن را بر روی تخته سنگی حک کنیم تا حتی با باد هم به دست فراموشی سپرده نشود و از یادمان نرود."

بیاموزیم دلخوری ها را بر روی ریگ روان بنویسیم و نیکی ها را بر سنگ حک کنیم.گل تقدیم شما

 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ شنبه 91/10/2 ساعت 8:15 عصر

 

سلام بر همگی.با تمام دلتنگی هایم برایت می نویسم.(سجاد که همیشه دلش گرفته حالا این دلتنگی دوستان هم نمکی شده بر روی زخم دلش)

هر چند همه می دانند و به نوشته های من هم نیازی نیست.قلمم هم که بسیار ناتوان و ضعیف است. اما...
از آن روز های اول که تو را دیدم به دلم نشستی. جذاب و سرشار از معنویت.سرشار از مهربانی و محبت. سرشار از ادب و صداقت. واقعا نمونه بودی و هستی.واقعا وقتی ندای جمشید را سر میدادی یاری ملائکه  در وجودت نمایان بود.
یادش بخیر همیشه شیخ صادق اکبری بهم میگفت:این شیخ با عملش به آدم درس اخلاق میده نه با زبانش و من این را در وجود شما دیدم.
هر چی بگم کم گفتم. من از تملق بدم میاد لذا این حرفام عین حقیقته.

 

اما حرف اصلیم اینه که :

وجود زیبایت وارد به دنیا میشود / هدیه سالروزت این آوا میشود

عاشقی چون من بی پروا میشود / در شعر تولدت غرق رویا میشود

     اینگونه سالی دگر ازعمر تو آغاز میشود

 

 محمدرضای عزیز،صمیمانه تولدت را تبریک عرض میکنم و از خداوند منان طول عمر با عزت و سلامتی و شادی در زندگی برای خودت و خانواده محترمت را خواستارم.انشالله تبریک بعدی که برای شما مینویسم تبریک ازدواجت باشد.گل تقدیم شما
{راستی یادم رفت بگم در جذبه و کشش معنوی محمدرضا همین بس که من را با خودش وقتی مشهد بودیم گهگاهی می برد نماز جمعه و این امر بزرگ ترین جنبه هدایتی ایشون در زندگیش بود.}جالب بود

(راستی محمدرضاجان شاید گفته بشه این عکس چه ربطی داره به تولد اما من دوست داشتم این عکس را تقدیم شما کنم) . موفق باشی(هستی)دعام کن.

 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 91/9/27 ساعت 9:35 عصر

ای عزیز من ای مهربان من خدای من...

نگاه کن به دست تمنایی که قلب چاک خورده ام را به تو پیش کش میکند.

من به تو محتاجم...


کلیدواژه ها: خداوند(13)|
:: به تاریخ جمعه 91/9/24 ساعت 10:20 عصر

سلام و ادب.روز دانشجو را به تمامی شما دوستان عزیزم شیخا و آنتی شیخا و فرهیختگان و... (به ویژه سه مدیر عزیز آشیخ محمدرضا،آآنتی شیخ وحید،آفرهیخته پیمان)صمیمانه تبریک عرض می کنم.
برای همتون آرزوی موفقیت و نشاط در زندگی دارم.گل تقدیم شما

{قرار بود ما دیگه تو محرم پستی نذاریم اما دلم نیومد به عزیزانم تبریک نگم} 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ چهارشنبه 91/9/15 ساعت 4:14 عصر
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
رفقا [دات] آی آر
رفقا دات آی آر

امام علی علیه السلام: در گمراهی فرد همین بس که مردم را به چیزی امر کند که خود آن را به جا نمی آورد و از چیزی باز دارد که خود آن را ترک نمی کند.

«رفقا» وبلاگی است دوستانه، برای دور هم نگه داشتن دوستان صمیمیِ قدیمی. باشد که یکدیگر را «تا بهشت» همراهی کنیم... ان شاء الله.

تصویر برگزیده
تصویر برگزیده
ویژه ها
دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای

بیان معنوی - دفتر نشر آثار و اندیشه های حجة الاسلام علیرضا پناهیان

اسلام کوئست

سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی Aviny.com

موسسه فرهنگی بیان هدایت نور

طرحی برای فردا

جامعه مجازی تدبر در قرآن کریم

خبرگزاری دانشجو
موسیقی وبلاگ
آمار وبلاگ
بازدید امروز 47 بار
بازدید دیروز 119 بار
مجموع بازدیدها 1647240 بار

تعداد مطالب وبلاگ 300 تا