دیگه اون چیزایی که سجاد گفت تکرار نمی کنم (البته فقط اینو اضافه کنم که خدمت حاج صادق بادوست و حاج مصطفی رضازاده هم رسیدیم)، مستقیما بریم سراغ تصاویر: اول حرم امام رضا علیه السلام :: به تاریخ دوشنبه 94/6/30 ساعت 9:28 عصر
سلام رفقا. جاتون خیلی خیلی خیلی خالی بود. نمیدونید این دفعه مسافرت مشهد چقدر خوش گذشت.این چندروز را که در کنار دکتر محمدرضا و جمشید جون بودم واقعا خوش گذشت.دیدار دوستان دانشکده به خصوص آقای فرخنده نژاد عزیز،آقای طیبی بزرگوار، آقای نجفی جوان،آقای عباسی آقا سید موسوی،آقای قلی زاده و میرزایی و دکتر موسوی و خلاصه بقیه دوستان دانشکده. از رفقا هم که فقط حسین توفیق شامل حالش شد و تونست ما را زیارت کنه.از برکات این سفر نماز جمعه و راهپیمایی بعدش بود که پس از مدت های مدیدی که نرفته بودیم به یمن وجود محمدرضا رفتیم.بماند.... دررأس همه اینها مراسم عروسی محمدآقای لسانی بود که واقعا جاتون خالی بود. خیلی عالی بود. ضمن آرزوی خوشبختی و تبریک مجدد به محمد عزیز ،از خانواده محترمشون که واقعا سنگ تمام گذاشتن و ما را شرمنده کردن از مهمان نوازیشون تشکر میکنم.خود همین عروسی محمد هم که برامون کلی خاطره داشت برای من و دوستان شبی که نیشابور موندیم خاطره ای بود که یک بخشیش چون در تاریخ ماندگار شد و فقط خدای من و من و محمدرضا اطلاع داریم معذوریم از بازگو کردن آن.البته خیلی قضیه جالب و خوبی بود و واقعا توفیق شامل حال من شداما خب نگیم بهتره. :: به تاریخ دوشنبه 94/6/30 ساعت 6:18 عصر
سلام بر دوستان عزیز.دیشب که شام شهادت امام جواد بود یه مراسم شلوغی گرفته بودن تو یکی از محله های یکی از شهرها. خب ما طبق معمول اول جویا شدیم شام میدن یا نه گقتن میدن به خاطر همین مصمم شدم که برم.با خانواده رفتیم بماند.....از در مسجد میخواستم برم تو مراسم برگشتم. پسرخالم بیرون بود گفت چرا برگشتی؟ گفتم جایی که بی احترامی به خانه خدا و ساحت ائمه بشه نمیرم.حرفم اینجاست.... این جوونا که تعدادشونم کم نبود لخت شده بودن و زیر نور پرژکتور سینه میزدن و داد و فریاد.خودم که این را مصداق بی احترامی به خانه خدا و مسجد و اهل بیت میدونم و یکی از انحرافات در عزاداری که خیلی هم بازتاب بدی داره از اینجا ناراحتم.آخر مراسم رفتم داخل مسجد برای صرف شام. دیدم امام جمعه و چندتا روحانی و مسئولینم که هستن. خب اخه یکی نیست بگه شمایی که امام جمعه ای و بقیه که روحانین یکی نباید جلوی این کارها را بگیره و یا با جرأت بگه آخه این چه کاراییه. کی باید جلوی اینا را بگیره.آخه..... دیگه ادامه نمیدم.بیخیال.
کلیدواژه ها:
:: به تاریخ سه شنبه 94/6/24 ساعت 1:50 عصر
سلام علیکم جمیعا و رحمه الله و برکاته. من این حسین آقای قرایی را خیلی خیلی دوست داشتم و دارم.برا همین این عکس گذاشتم.
کلیدواژه ها:
تبریک ازدواج(15)|
:: به تاریخ جمعه 94/6/6 ساعت 7:8 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |