• وبلاگ : رفقا | جمع دوستانِ صميميِ قديمي
  • يادداشت : آخرين تصاوير! (1)
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    8-براي احمد يک بوس.آخرش اين متانت و لطافت احساس احمد منو ميکشه.جدا عرفان و معنويت شيخا را همين حاج احمد ساپورت ميکرد.
    9-حاج حسينم که خيلي نسبت به بنده لطف دارن.واقعا گاهي اوقات شرمندمون ميکنن.انشاالله که سلامت بادا
    10-واي ممد صبوري. خيلي دلم براش تنگ شده.
    11-از حاج ابوالفضل چي بگم؟ چي ميتونم بگم؟خوش تيپ و خوش اخلاق و... اصلا نميشه نام برد.چقدر اين بنده خدا تو اطاق خوابگاه که با هم بوديم زحمت کشيد و من را نصيحت کرد که آدم بشم و آدم منظمي باشم آخرش فايده اي نداشت که نداشت.
    12-در مورد مدير هم که خيلي شرمندشم.کاشکي پيش ما بودي حاجي يکم ما را هيئت ميبردي.وجودت سرشار از خوبيها و مهربانيهاست.
    التماس دعاي خير
    پاسخ

    8-بره زن بگيره خيليم بهتر ميشه، حالا ببين 9-بادا 10-مرد خوبيه 11-نميشي حاجي 12-ما که آدم نشديم. حاجي خيلي خيلي ممنون وقت گذاشتي واقعاً. به اميد ديدار!!!