سلام و ادب. بر استاد عزيز. شيخ ابوالفضل کاظمي.اگر اجازه دهيد درسم را حضور شما مختصر تحويل دهم.
در رابطه با پيامبر رحمت به چندجنبه بايد اشاره کرد.ابتدا براي سلامتي استاد عزيز و بزرگوار استاد...... بايد دعاي خير کرد و براي ايشون آرزوي سلامتي و طول عمر باعزت داشت که با نوشتن يک کتاب هزار و خرده اي صفحه از تمامي عصمت ووجود پيامبر در قبال دشمنان پيامبر در حوزه تاريخ و دين دفاع کردن{البته با خبر شده ام که سايت ايشون فيلتر شده) و بيني...... ملعون(که چه جوان هايي را ضد پيامبر کرد) را به خاک ماليد.خدا طبري را هم بيامرزد که برخي مطالب غير واقع در رابطه با پيامبر را در کتابهايش نوشت.
امسال در خوابگاه دانشجويي که ميرفتم از محضر يکي از دانشجوهاي مهندسي بهره مند ميشدم و ايشون تاريخ طبري را که دررابطه با پيامبر نوشته بود و با عصمت ايشون تناقض داشت (ودرکتاب هاي امروزي نيست)را برايم ميگفت و از محضرش استفاده کردم. لذا وظيفمون اثبات عصمت پيامبر و دفاع از حقانيت نبي در تاريخ است.در نتيجه بکوشيم و به همديگر کمک کنيم که از مصونيت پيامبر از تهمت هاي تاريخ و ديگر اديان دفاع کنيم.
جنبه ديگر و ديگر سخن کوتاه ،خيانتي است که شيعيان در حق پيامبر رحمت کردند.(البته شايد لفظ خيانت درست نباشه امابنده به کار ميبرم)
*چرا که پيامبر رحمت با خداوند متعال يکي است(البته از نگاه عرفاني نه اصولي و کلامي و ....)چقدر علماي شيعه رحمت و عرفان پيامبر را براي ما نمايان کردند و چقدر جنگ هاي پيامبر را در کتاب ها نوشتند؟ چقدر از تربيت و اخلاق پيامبر نوشتند و چقدر از تاريخ سياسي پيامبر؟
چقدر چهره ي بدي از پيامبر نماياندند و پيامبر عزيز را بيسواد معرفي کردند درحالي که از باسواد ترين مردم زمان خويش حتي قبل از نزول قرآن بود و ما را از سير تربيتي پامبر دور کردند. از دروغ هاي ديگر برخي علماي کلام شيعه و اهل سنت از قرن چهر به بعداين بود که گفتند قرآن معجزه پيامبر اکرم است. کدام معجزه؟ آيا قرآن معجزه پيامبر بود يا نشانه و بينه اي از جانب خدا؟(بحث در رابطه با اين مطلب بماند)
در همين ايام از آيات قرآن نتيجه گرفتم که پيامبر هم بايد صبح و شب تسبيح شود . فقط تأمل کنيم چقدر پيامبرمون را پايين آورديم.
با چندتا از دانشجوها همان فيلم موهن در مورد پيامبر را براي بررسي و نقد نگاه کردم. بدترين صحنه هاي اين فيلم چهره خشن و خشمگين و ظالم(نعوذبالله)بود که از اين پيامبر و فرستاده نازنين خدا نشان مي داد.(لعنهم الله)
جالب است از انحراف هاي مسلم ما و برخي از صاحب نظران اين است که خود پيامبر رحمت فرمودند اني بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. اما فقه و کلام و اصول و منطق را در رتبه هاي اول قرار داديم و اخلاق که هدف پيامبر بود را در آخرين رتبه مظلومانه قرار داديم. همه گفتند براي فقه و احکام بايد مرجع تقليد داشته باشي و تبعيت کني اما کسي نگفت براي روح و اخلاق هم بايد استاد داشته باشي.
از شما دوست و استاد عزيزم عذرخواهي مي کنم.
و اما تمناي من از شما:
لطفا با محوريت و نظارت شما برنامه اي بريزيد که يک سير مطالعاتي را در مورد پيامبر و ياديگر مسائل مربوط به پيامبر شروع کنيم و يکديگر را ياري نماييم. همان طور که چندي از دوستان با يکديگر مطالعه پيرامون .... را شروع کرده اند.
و من الله توفيق.شاگرد شيخ ابوالفضل، العبد شيخ سيدسجادرحيمي اصفهاني.1391/10/21. اصفهان.