• وبلاگ : رفقا | جمع دوستانِ صميميِ قديمي
  • يادداشت : شيخا،اعجاز يا اتفاق
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سكوت 


    جو قشنگي دارين خدا حفظتون کنه

    توي خوابگاه دختران هم اين جو ها هستند

    آخ چقدر سرپرستي خوابگاه به ما تذکر داد آخ آخ

    قشنگتر از همه چيزش نماز اول وقتمون بود و جشن هاي تولدي که ميگرفتيم

    البته يه بار هم بي خوابي زد به سرمون 3 نصف شب ماکاروني درست کرديم و خورديم

    عجب حالي داره دوران کارشناسي.......

    خاطرات ماهم زنده شد

    پاسخ

    سلام. ممنون.
    نميدونم بعضي وقتا اگه چنين اتاقي تو خوابگاه ببينم شايد از جلوشم رد نشم.......خاطرات منم به نوبه خودش زنده شد.............ممنون

    سلام حاجي ...خاطراتو زنده کردي.... واقعا جمع خوبي داشتيم وداريم
    + جواد نصيري 
    سلام بر داداش، مطلبت جالب بود ولي به بنيان گذار اين نام اشاره نکردي، اگر اشتباه نکنم بنيان گذارش خودم باشم، چون ترم اول محمدرضا، احمد و ... دائم مي رفتند کلاس تجويد و نماز جمعه اين ها بعد با پيوستن سجاد به اين گروه در خوابگاه رازي من اين اتاق را به اتاق شيخا نام گذاري کردم. بعد ديگران ياد گرفتند و مي گفتند اتاق شيخا.
    ولي خودمايييم آه همچنين شيخ شيخ هم نبودند آه
    سلام حاجي درود بر شما شيوخ
    ازدور

    سلام.
    من هم خيلي خيلي دلم واسشون تنگ شده و آرزوي دارم باز هم اونا رو با هم يک جا بيينم. البته اگه بين الحرمين باشه که چه بهتر.
    اينم به افتخار شيخاالبته اگه نارحت نشيد بايد بگمچون که شيخا هميشه از (آنتي شخا) گول ميخوردند دوران خوبي بود اميدوارم هر کجا هستند سالم و سرحال باشند در آخر يک بار ديگه به افتخار شيخا البته واسه اينکه زيادم پرو نشيد بايد بگم
    پاسخ

    سلام يادت رفت پسرآنتي شيخا هم ديگه حالا شيخ شدن ديگهشما خودتونو از شيخا جدا ندونين
    سلام رفيق.
    و حسن اولئک رفيقا... ان شاء الله
    دستت درد نکنه کلي خاطرات زنده شد. خيلي روان و بزرگوارانه نوشتي. برگزيده هم که شده. ايول. کاش يه عکس هم همراهش ميکردي. راستي به مسئول فرهنگي بسيج (ادام الله توفيقاته) اشاره نکردي ناقلا!
    قابل توجه دوستان: کلاً از هرگونه خاطره نويسي، استقبال ميشود. دست همگي درد نکنه.
    پاسخ

    سلامو حسن اولئک رفيقا
    سلام خوش به حال هشتادونهيا كه تونستن قاطبه شيخا رو زيارت كنن ما فقط به زيارت شيخاي هشتادوهفتي نائل شديم.
    پاسخ

    سلام. سعادتي بود سعادت
    سلام واي چه عجب يه بار پارسي بلاگ مطالب ما را برگزيد.
    خب بريم سر اصل مطلب و شيخا و اطاقشون.
    حاجي واقعا خيلي قشنگ نوشتي. کله پاچه را که انصافا مديون من و زحمات پدر و مادر شما هستيد. همچنين به برکت وجود من همه شما با پياز آشنا شديد.
    چند مورد را بايد به مطلبت اضافه کني(البته کاشکي به غير از شيخا اين را نخونند.)
    افتخار ما اين بود که کاسه حماممون هم مشترک بود و حتي اسم اطاق شيخا روش حک شده بود.يادته زرد رنگ هم بود. و اين کاسه را ما مديون شيخ ..... هستيم.
    بايد اسم انضباط و نظم را که ميبري در مورد اين اطاق حتما من را تو استثنائات ذکر مي کردي.
    بعضي مواقع من و شيخ.........و شيخ....... تو اطاق بساط رقص به پا مي کرديم که اين را هم يادت رفت بنويسي.
    *يادمه يک بار يکي از مسئولاي دانشکده من را صدا زد و گفت خواهش ميکنم ترم آينده با دو سه تا شيخا بريد تو يه اطاق جدا چون حساسيت رو اين اطاق زياد شده.بعد يادته من و شما و شيخ لساني و جواد رفتيم اطاق چهارنفره؟......
    ابوالفضل جان سه ترم ميشه که ميرم هفته اي يک شب خوابگاه دانشجويي و با دانشجوها ميشينم شب ها پيششون مي خوابم اما باور کن هيچ جاي اين ايران و دانشگاه ها اطاقي و محبت و صميميتي مثل اطاق شيخا نديدم و اين واقعا با عث افتخاره.
    البته هنوز خوابگاه دختران را نرفتم شايد اطاقي باشه که بهتر از شيخا باشه. حالا دعا کن يک ترم هم هفته اي يک شب اونجا برم. شبا بخوابم ببينم بهتر از اطاق ما هستند يا نه.
    دعامون کن ابوالفضل جان. فداي وجودت.
    انشاالله 10الي13 بهمن مشهد ميبينمت. و اگر خدا بخواد همه شيخا اونجا جمع ميشن.
    پاسخ

    سلام سجادجون فداي محبتت. خوب شد کاملش کردي. آخرش ميري خوابگاه دخترا قصه نخورد. به اميد ديدار عزيزم
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ شنبه 9 دي 91 نوشته (شيخا) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.