سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حدیث

آگاهترین مردم به خود، بیمناکترین آنها از پروردگارش است [امام علی علیه السلام]

وبلاگ رضویّون


رفقا در فضای مجازی
وب سایت مذهبی، فرهنگی، آموزشی میثاق
عشق مشعلدار
حقوق جزا و جرم شناسی
رایة الهدی
دارالقرآن الکریم فولادشهر
خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
پاسخ به پرسشهای رایانه ای


کانون دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهددرباره ماتماس با ماخبرخوانپیام رسانعناوین وبلاگصفحه اصلی

این مقاله رو دکتر جعفر نکونام به صورت مقاله در آورده بودند که منم در خدمت شما قرار دادم


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 93/1/11 ساعت 3:43 عصر

متنی که در پی می آید، مقاله ای از مرحوم آیت الله معرفت در نقد زیارت عاشوراست. گفتنی است، یک باری اینجانب به منزل مرحوم آیت الله معرفت رفته بودم و ایشان بدون مقدمه مقاله ای را که مشاهده می کنید، به این جانب نشان دادند و فرمودند: بگیر! این برای شما! و افزودند: فرزند آقا (یعنی آقازاده مقام معظم رهبری) نیز از من نوشته ای به یادگاری خواستند. من این نوشته را به او نیز دادم.

 

لعن صحابه ‏اى که در روز عاشورا در کربلا حضور نداشتند و با امام حسین(ع) مقاتله نکردند، در این نوشته مورد بررسى قرار گرفته است و ضمن بررسى سندى و دلالى زیارت عاشورا در آثار به دست آمده، چنین نتیجه گرفته شده است که این بخش از زیارت که متضمن لعن صحابه مذکور است، در آثار قبل از مصباح التهجد شیخ طوسى نبوده و این حاکى از آن است که در این کتاب تصرفى صورت گرفته؛ به علاوه لعن این دسته از صحابه با ذوق سلیم و سیره ائمه(ع) نیز ناسازگار است.

 

 1. مقدمه

موضوع لعن در زیارت عاشورا از موضوعات جنجال‏ برانگیزى ‏است که در خور پژوهش به نظر مى‏رسد. در این مقاله به منظور بررسى این موضوع از این ریز موضوعات سخن رفته‏است: 1. اعتبار و اعتلاى سند؛ 2. تصحیف و تحریف برخى عبارات؛ 3. تصرّف در عبارت لعن.

 

2. اعتبار سندى زیارت عاشورا

این زیارت نخست به روایت ابن قولویه(م367ق) در باب 71 کامل الزیارات آمده که از لحاظ قوّت سند در درجه بالاى اعتباراست.

ابن قولویه این زیارت را از دو طریق نقل کرده‏ است: یکى از طریق محمد بن موسى هَمْدانى از محمد بن خالد طیالسى از سیف بن عمیره و صالح بن عُقبه، هر دو از علقمة بن محمد حضرمى از امام باقر(ع). دیگر از طریق محمد بن اسماعیل بن بزیع از صالح بن عقبه از مالک جُهَنى از امام باقر(ع)، که هر دو طریق صحیح و معتبراند.

شیخ طوسى(م460ق) نیز این زیارت را در مصباح المتهجّد تنها از طریق محمد بن‏ اسماعیل بن ‏بزیع از صالح بن ‏عقبه از پدرش از امام باقر(ع) نقل کرده ‏است. طریق شیخ به کتاب ابن بزیع صحیح و معتبر است؛ اما نسخه مصباح بسیار مشوّش و مغلوط و داراى ناهنجارى ‏هایى ‏است که اطمینان آدمى را از آن سلب مى‏کند؛ در مقابل، نسخه کامل‏ الزیارات کاملاً متقن و معتمد است.

شیخ، زیارت عاشورا را از طریق محمد بن اسماعیل بن بزیع، از صالح بن عقبه، از پدرش (عقبة بن قیس بن سمعان) از امام باقر(ع) روایت کرده‏ است؛ در صورتى که ابن ‏قولویه از همین طریق از صالح بن عقبه از مالک جُهَنى از امام باقر(ع) روایت مى‏کند و تقریباً در طول دو صفحه ثواب زیارت و دعاى آن روز را چه از مسافت نزدیک یا دور نقل مى‏کنند. هر دو نسخه از لحاظ متن عین هم، ولى در اِسناد چنین اختلافى ‏است. روشن‏است که شیخ همان روایت و نقل ابن قولویه را با اشتباه در اِسناد دنبال کرده ‏است.

علاوه بر این، عقبة بن قیس پدر صالح از اصحاب امام صادق(ع) شمرده شده، بدون آن که توثیق شده‏ باشد؛ لذا چگونه او مى‏تواند از راویان امام باقر(ع) باشد؟ (نجاشى، ج1، ص444)؛ ولى مالک بن جهنى از بزرگان شیعه و اصحاب امام باقر(ع) و موثق است (خویى، معجم رجال الحدیث، ج14، ص158).

 

3. تصحیف در متن زیارت عاشورا

در جاى جاى این زیارت اختلاف نُسَخ وجود دارد. از آن جمله در برخى واژه‏ها بین روایت ابن قولویه و شیخ اختلاف ‏است. نسخه ابن قولویه از لحاظ اتقان بر نسخه شیخ اولویّت دارد. به همین رو احتمال تصحیف و تحریف برخى الفاظ در آن بسیار است. از جمله عبارت «اللهم العن العصابة التى جاهدت الحسین...» که در نسخه مصباح شیخ ‏است، ظاهراً تحریف یافته و به نظر مى‏رسد، اصل آن «جاحدت؛ انکار کرد» از ریشه جُحود به معناى «مورد انکار قرار دادن» است؛ چنان که آن در بسیارى از روایات «جاحد» به کار رفته ‏است. از جمله در نامه امام حسن(ع) به معاویه چنین آمده است: « ثم جاحدتْنا قریش ما قد عرفته العرب لهم؛ سپس قریش آنچه را که عرب براى آنان پذیرفته بودند، درباره ما انکار کردند» (مجلسى، ج44، ص55) و در خطبه مولى امیر مؤمنان(ع) در بصره این گونه آمده‏است: « و یجاحدونا امرنا و ینازعونا حقّنا؛ امر ما را انکار کردند و حق ما را مورد منازعه قرار دادند» (همان، ج32، ص351 و 352 و 355) و نیز در خطبه قاصعه این‏چنین مى‏خوانیم: «و جاحدوا اللَّه على ما صنع بهم، مکابرة لقضائه و مغالبة لآلائه؛ و خدا را به سبب آنچه بر آنها آورده بود، انکار کردند تا با حکم او معارضه کنند و بر نعمت‏هاى او دست بیابند» (خ192 و نهج‏البلاغه، ص289 و 290) و در حدیث ابى ‏بصیر از امام صادق(ع) آمده است: « فإنّ جاحدک فجاحده؛ منکر تو منکر اوست» (مجلسى، ج2، ص134).

علاوه بر این، اساساً عبارت «جاهدت الحسین» فاقد مفهوم صحیح و معقولى ‏است؛ زیرا جهاد و مجاهده که در قرآن 28 بار به کار رفته‏ است؛ اما تماماً با عناوین والاى ارزشى یاد شده و از حُسن فاعلى حکایت دارد؛ بر این اساس هرگز نشاید که عبیداللَّه بن زیاد و عمر بن سعد وقّاص و شمر و خولى را از مجاهدین شمرد و نتوان عبارت «جاهد» را به معناى مطلق «قاتل» به کار برد.

خلاصه فرق میان «جاحد» و «جاهد» همان فرق میان ضد ارزش و ارزش‏است که اولى مورد نکوهش و دومى مورد ستایش‏است و در زیارت عاشورا از باب نکوهش و لعن به کار رفته‏ است؛ به همین رو با همان «جاحَدَت» تناسب دارد. روایات دیگر نیز آن را تأیید مى‏نماید.

به علاوه، در مصباح قبل از شروع به زیارت چنین آمده‏ است: « یا علقمة اذا أنت صلیت بعد أن تؤمى الیه بالسلام، فقل من بعد التکبیر هذا القول...؛ اى علقمه هرگاه نماز گزاردى، بعد از آن که به او سلام کردى، بعد از تکبیر این سخن را بگو ».

علامه مجلسى این عبارت را بسیار مشوش مى‏ شمارد؛ زیرا دعاى علقمه پس از نماز است؛ نه پس از تکبیر نماز...؛ آنگاه توجیهاتى را از کفعمى نقل مى‏ کند که چاره ‏ساز نیست؛ ولى عبارت ابن‏ قولویه از این تشویش عارى‏است (مجلسى، ج98، ص301).

سید ابن طاووس مى‏گوید: «عبارت صد بار لعن و سلام را که پس از زیارت مشهوراست، در مصباح شیخ که با نسخه دستخط وى مقابله شده بود، نیافتم؛ لذا آن را از مختصر المصباح آوردم» (ابن طاووس، ص147).

در دعاى قبل از سجده در مصباح آمده ‏است: «و العن عبید اللَّه بن زیاد و ابن‏ مرجانه؛ و عبیدالله بن زیاد و ابن مرجانه را نفرین کن»؛ در صورتى که ابن مرجانه، همان عبید اللَّه بن‏ زیاداست و نفر دومى نیست. (رک. بلاذرى، ج5، ص2241)؛ لذا تکرار این عبارت در خصوص ابن زیاد روشن نیست؛ گرچه برخى خواسته ‏اند توجیه کنند (کفعمى، ص485). البته نسخه ابن قولویه از این تشویش عارى‏است .

 

4. تصرف در لعن زیارت عاشورا

مهم ‏ترین نکته در زیارت عاشورا تصرّف در عبارت لعن ‏است که مشکلات فراوانى را به بار آورده ‏است. در عبارت ابن قولویه - که اصحّ و اتقن‏ است - چنین آمده است:

«ثم تقول مرّة واحدة: اللهم خُصّ انت اول ظالم ظلم آل نبیّک باللعن، ثم العن أعداء آل محمد من الاولین و الآخرین... اللهم العن یزید و أباه و العن عبید اللَّه بن زیاد و آل مروان و بنى امیة قاطبة إلى یوم القیامه؛ سپس یکبار مى‏گوى: خدایا به نفرین مخصوص گردان، نخستین ستمکارى را که به خاندان پیامبرت ستم کرد؛ سپس دشمنان خاندان محمد را از پیشینیان و پسینیان نفرین کن... خدایا یزید و پدرش را نفرین کن و عبید اللَّه بن زیاد و خاندان مروان و فرزندان امیه را جملگى تا روز رستاخیز نفرین کن». (ابن قولویه، باب71)

به خوبى روشن ‏است که عبارت «اللهم خُصّ أنت اوّل ظالم ظلم آل نبیک باللعن...» از جمله نصّ دعا و زیارت ‏است؛ ولى عبارت «ثم العن...» به عنوان نصّ دعا و زیارت نیست؛ بلکه خطاب و دستورى به خود زائر است که خود، اعداء آل محمد - چه گذشته و آینده را - مورد نفرین قرار دهد؛ بدون آن که نامى یا عنوان خاصّى را ذکر کند و به عبارتى دیگر «ثم العن اعداء آل محمد» خطاب به پروردگار نیست تا در ردیف «اللهم خصّ انت...» قرار گیرد؛ بلکه خطاب به خود زائراست که خود، دشمنان آل محمد را به گونه عموم نفرین کند و در دل از آنان بیزارى جوید؛ بدون آن که نام کسى را به زبان آورد؛ آنگاه خصوص کسانى را که مستقیماً در فاجعه کربلا دست داشته‏اند، مورد نفرین قرار دهد.

خلاصه در عبارت زیارت، طبق روایت ابن قولویه، نام اشخاص خاص یاد نشده یا اشاره به اشخاص خاصى - که مستقیماً در فاجعه کربلا دست نداشته‏اند - نشده و تنها به زائر دستور داده شده ‏است که دشمنان آل محمد را عموماً - چه اولین و چه آخرین - نفرین کند و از آنان بیزارى بجوید.

این یکى از اصول پذیرش اسلام‏ است که با آل البیت مودّت برقرار کنند و دشمنى با دشمنان آنان، لازمه محبّت و مودّت آل البیت ‏است. ابن حجر هیثمى در کتاب «الصواعق المحرقة» در این زمینه از ابوسعید خُدرى روایتى مى‏ آورد که پیامبر اکرم(ص) درباره آیه «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» (صافّات، آیه 24) فرمود: «وقفوهم إنهم مسؤولون عن ولایة علىّ»؛ یعنى در آن روز (قیامت) ندا مى‏رسد که مردم را نگاه داشته، از آنان بپرسند تا چه اندازه نسبت به ولایت مولى امیر مؤمنان وفادار بوده‏اند.

ابن حجر در شرح این حدیث مى‏گوید: «شاید مراد واحدى - مفسر معروف - همین باشد که گفته‏است: در باره آیه "و قفوهم إنهم مسؤولون" روایت شده است که یعنى از ولایت على(ع) و اهل بیت سئوال مى‏کنند؛ زیرا خداوند پیامبرش را دستور داد تا به مردم یادآور شود: بر رسالت خود تقاضاى پاداشى جز دوستى و مودّت قربى نمى‏خواهد و این بدان معناست که در آن روز از آنان پرسش مى‏شود:

«هل والوهم حق الموالاة کما اوصاهم النبى - صلى اللَّه علیه و آله و سلم - ام اضاعوها و اهملوها، فتکون علیهم المطالبة و التبعة؛ آیا به درستى موالات و دوستى آنان را حرمت داشتند و همان‏گونه که پیامبر سفارش نمود، عمل کردند یا آن که اهمال کرده، به فراموشى سپردند». (رک. حاکم حسکانى، ج2، ص106)

علاوه بر این، شیوه امامان معصوم(ع) بر آن بوده ‏است که حرمت صحابه را نگه دارند؛ به ویژه سرشناشان آنان را - که معروفیّت یافته‏اند - به خوبى یاد کنند و هرگز نه تصریحاً و نه تلویحاً کسى از آنان را به زشتى یاد نکنند.

شیخ ابوالفتوح رازى که از بزرگان امامیه و مفسّر عالیقدر جهان تشیّع ‏است، در تفسیر گرانقدرش حدیثى را از امام على بن موسى الرضا از پدرش از جدّش امام صادق(ع) آورده است که فرمود:

«اجتمع آل محمد على الجهر ببسم اللَّه الرحمن الرحیم و على قضاء ما فات من الصلاة فى اللیل بالنهار و على قضاء ما فات بالنهار فى اللیل و على ان یقولوا فى اصحاب النبى(ص) احسن قول؛ آل محمد اتفاق نظر دارند تا در جهر به بسم اللَّه الرحمن الرحیم و قضاى نوافل شب در روز و بالعکس و نیز اتفاق نظر دارند تا در باره اصحاب پیامبر بهترین گفتار را بگویند (ج1، ص28، ذیل تفسیر بسمله).

یعنى هرگز آنان را به زشتى یاد نکنند؛ زیرا حرمت مقام نبوّت چنین اقتضایى دارد؛ از این رو هرگونه گفتارى در باره صحابه معروف که بر خلاف حدیث یادشده باشد، پذیرفته نیست. امام موسى بن جعفر(ع) مى‏فرماید: «احادیث صادره را بر کتاب خدا و گفته‏هاى ثابت و استوار ما عرضه کنید؛ هر آنچه همسویى با آن داشت، حق ‏است و هر آنچه همسویى با آن نداشت، باطل ‏است» (حرعاملى، ج27، ص121 و 123) و نیز امام رضا(ع) فرموده‏است: «اگر با گفته‏هاى محکم ما همسویى نداشت، ما نگفته‏ایم و اگر همسویى داشت، گفته‏ایم» (همان) و فرموده‏اند: «در احادیث ما محکم و متشابه وجود دارد. متشابهات را بر محکمات ما عرضه کنید» (همان).

گذشته از آن، عقل حکم مى‏کند، نظر به این که اهل بیت عصمت(ع) همواره در اوج عظمت و بزرگوارى بوده، آنها را نشاید که جرح عواطف کنند. در حدیثى از پیامبر(ص) خطاب به وابصة بن معبد آمده‏است:

«یا وابصة استفت نفسک؛ البرّ ما اطمأن الیه القلب و اطمأنت الیه النفس و الاثم ما حاک فى القلب و تردد فى الصدر؛ در شناخت خوبى از بدى، قاضى، خرد و اندیشه خود آدمى ‏است؛ هر آنچه دل در پذیرش آن آرامش یابد، نشانه خوبى‏است و هر آنچه دل در پذیرش حالت تردید پیدا کند، نشانه نادرستى ‏است (احمد بن حنبل، ج4، ص228).

 

5. نتیجه

بنابر آنچه آمد، آن بخش از زیارت عاشورا که متضمن لعن صحابه‏اى است که در قتل امام حسین(ع) در روز عاشورا دست نداشته‏اند، از سوى برخى از راویان حدیث افزوده شده و لعن این دسته از صحابه و جرح عواطف مسلمانان از رهگذر آن، نه تنها با ذوق سلیم ناسازگار است که با سیره ائمه اهل بیت(ع) نیز موافقت ندارد.

 

منابع 

نهج‏البلاغه

ابن طاووس؛ مصباح الزائر

ابن قولویه، جعفر بن محمد؛ کامل الزیارات، ط1، مؤسسة النشر الاسلامى، 1417ق

ابو الفتوح رازى، حسین بن على؛ روض الجنان و روح الجنان، تصحیح محمدجعفر یاحقى و دیگران، بنیاد پژوهش‏هاى اسلامى، مشهد، 1367ش

احمد بن‏حنبل؛ المسند، بى‏چا، استانبول، گاگرى یایینلار، 1402ق

بلاذرى، احمد بن‏یحیى؛ انساب الاشراف، ط1، بیروت، منشورات الأعلمى للمطبوعات، 1394 ق

حاکم حسکانى؛ شواهد التنزیل، چ1، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران، 1411ق

حرّ عاملى، وسائل الشیعة، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، قم

خوئى، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ط4، قم، مرکز نشر آثار الشیعه، 1410ق

طوسى، محمد بن حسن؛ مصباح المتهجد، ط1، مؤسسة الفقه الشیعة، بیروت، 1411ق

مجلسى، محمد باقر؛ بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1403ق

نجاشى، احمد بن على؛ رجال نجاشى، ط5، مؤسسة النشر الاسلامى، قم، 1416ق


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 93/1/11 ساعت 9:4 صبح

عشق


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ پنج شنبه 92/10/19 ساعت 9:52 عصر

السلام«أُوصیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ الْوَرَعِ فى دینِکُمْ وَالاِْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ(صلى الله علیه وآله وسلم) صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فى دینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ أَدَّى الاَْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِىٌ فَیَسُرُّنى ذلِکَ. إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنًا وَ لا تَکُونُوا شَیْنًا، جُرُّوا إِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبیح، فَإِنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.»:
لَناحَقٌّ فى کِتابِ اللّهِ وَ قَرابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللّهِ وَ تَطْهیرٌ مِنَ اللّهِ لا یَدَّعیهِ أَحَدٌ غَیْرُنا إِلاّ کَذّابٌ. أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرانِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ(صلى الله علیه وآله وسلم)فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَنات، إِحْفَظُواما وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمْ السَّلامَ.»:
شما را به تقواى الهى و پارسایى در دینتان و تلاش براى خدا و راستگویى و امانتدارى درباره کسى که شما را امین دانسته ـ نیکوکار باشد یا بدکار ـ و طول سجود و حُسنِ همسایگى سفارش مىکنم. محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)براى همین آمده است. در میان جماعت هاى آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضانشان را عیادت کنید. و حقوقشان را ادا نمایید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مىشود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال مىسازد. تقواى الهى داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتى، تمام دوستى خود را به سوى ما بکشانید و همه زشتى را از ما بگردانید، زیرا هر خوبى که درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدى درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم. در کتاب خدا براى ما حقّى و قرابتى از پیامبر خداست و خداوند ما را پاک شمرده، احدى جز ما مدّعى این مقام نیست، مگر آن که دروغ مىگوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ کنید و زیاد قرآن را تلاوت نمایید و زیاد بر پیغمبر(صلى الله علیه وآله وسلم) سلام و تحیّت بفرستید. زیرا صلوات بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) ده حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ کنید و شما را به خدا مىسپارم، و سلام بر شما. (بحارالانوار-جلد75-صحفه372باب29)  

 

       


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ پنج شنبه 92/10/19 ساعت 8:41 عصر

حدس بزن از این چی میفهمی


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ چهارشنبه 92/10/18 ساعت 7:25 عصر

تو روز و روزگار من

بی تو روزای. شادی نیست

تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست”(دو بار)

“یه بی نشونم تو این خزون

یه بیقرارم یه نیمه جون

منو از خودت بدون”(دو بار)

سلام ای ناله ی بارون

یلام ای چشمای گریون

سلام روزای تلخ من

هنوزم دوستش دارم

سلام ای بغض تو سینه

سلام ای آه تو آیینه

سلام شب های دل کندن

هنوزم دوستش دارم


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ دوشنبه 92/10/16 ساعت 11:33 صبح

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود ،همه از هم میپرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است .

قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق می کند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که تو رابا طلا نوشته ،‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …  آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند ،‌آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند ،‌حفظ کنی ، تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند .

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . .آنانکه وقتی تو را می خوانند چنان حظ می کنند ،‌گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیده ایم


کلیدواژه ها: مهجوریت قرآن(1)|
:: به تاریخ یکشنبه 92/10/15 ساعت 7:18 عصر

محمد رضا آخرش من یاد نگرفتم چی جوری میتونم  کلیب تو وبلاگ بذارم؟


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 92/10/13 ساعت 10:59 عصر

سه برادر نزد امیرالمومنین علیه السلام آمدند و گفتند می خواهیم این مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنید. امیرالمومنین علیه السلام به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از زمین پدر اینها کرد، پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: بر تو حد را اجرا می کنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت دهید. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی بجا گذاشته پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه میشود، و به این ترتیب برادرم هم بعد از من تباه میشود. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: چه کسی ضمانت تو را می کند؟ مرد به مردم نگاه کرد و گفت این مرد .
امیرالمومنین (ع) فرمودند: ای ابوذر آیا این مرد را ضمانت میکنی؟ ابوذر عرض کرد: بله. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: تو او را نمی شناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا میکنم! ابوذر عرض کرد: من ضمانتش می کنم یا امیرالمومنین. آن مرد رفت . و سپری شد روز اول و دوم و سوم ... و همه مردم نگران اباذر بودند که بر او حد اجرا نشود... اندکی قبل از اذان مغرب آن مرد آمد. و در حالیکه خیلی خسته بود ،بین دستان امیرالمومنین (ع) قرار گرفت و عرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون زیر دستانت هستم تا بر من حد را جاری کنی. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:چه چیزی باعث شد برگردی درحالیکه میتوانستی فرار کنی؟


 آن مرد گفت: ترسیدم که بگویند "وفای به عهد" از بین مردم رفت...

امیرالمومنین علیه السلام از اباذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟

 اباذر گفت: ترسیدم که بگویند "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم رفت...

 اولاد مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از او گذشتیم... امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چرا؟
 گفتند: میترسیم که بگویند "بخشش و گذشت" از بین مردم رفت...

 و اما من این پیام را برای شما فرستادم تا نگویند "دعوت به خیر" از میان مردم رفت...

کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 92/10/13 ساعت 11:42 صبح

درود بر سید سید صادق اکبری، صلوات خدا بر او و خاندانش، باور کنین همه گفته های ایشان رو من یکی تأیید می کنم و إن شاالله خدا به ایشون یه دختر خوشگل واسه ازدواج نصیبش کند حداقل به قول خودش قدرشو بیشتر میدونه، بله مایه تأسف است که دانشکده های ما تو سیستم وزارت علوم وجود ندارد من یکی که پیش بچه های دانشگامون ضایع و شرمنده شدم، حالا جالب اینجاست که مسئول تحصیلات تکمیلی دانشگامون میگه حتی به اون دانشکده نامه دادیم ولی تأییدیه تحصیلی شما رو ندادن، به دانشکده زنگ میزنم اونا میگن نامه اومده ولی کسی نیست بفرسته م، میگه باید خودتون برین از تهران بگیرین، خدا ازشون نگذره، واقعا دیگه نمیدونم چه کار کنم


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ پنج شنبه 92/10/12 ساعت 2:22 عصر
<   1   2   3   >  
رفقا [دات] آی آر
رفقا دات آی آر

امام علی علیه السلام: در گمراهی فرد همین بس که مردم را به چیزی امر کند که خود آن را به جا نمی آورد و از چیزی باز دارد که خود آن را ترک نمی کند.

«رفقا» وبلاگی است دوستانه، برای دور هم نگه داشتن دوستان صمیمیِ قدیمی. باشد که یکدیگر را «تا بهشت» همراهی کنیم... ان شاء الله.

تصویر برگزیده
تصویر برگزیده
ویژه ها
دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای

بیان معنوی - دفتر نشر آثار و اندیشه های حجة الاسلام علیرضا پناهیان

اسلام کوئست

سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی Aviny.com

موسسه فرهنگی بیان هدایت نور

طرحی برای فردا

جامعه مجازی تدبر در قرآن کریم

خبرگزاری دانشجو
موسیقی وبلاگ
آمار وبلاگ
بازدید امروز 110 بار
بازدید دیروز 63 بار
مجموع بازدیدها 1641631 بار

تعداد مطالب وبلاگ 300 تا