سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حدیث

[ و به کسى که در محضر او أستغفر اللّه گفت ، فرمود : ] مادر بر تو بباید گریست مى‏دانى استغفار چیست ؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است : نخست پشیمانى بر آنچه گذشت ، و دوم عزم بر ترک بازگشت ، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک دیدار کنى و خود را از گناه تهى سازى ، و چهارم اینکه حقّ هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى ادا سازى و پنجم اینکه گوشتى را که از حرام روییده است ، با اندوهها آب کنى چندانکه پوست به استخوان چسبد و میان آن دو گوشتى تازه روید ، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى ، چنانکه شیرینى معصیت را بدان چشاندى آنگاه أستغفر اللّه گفتن توانى . [نهج البلاغه]

وبلاگ رضویّون


رفقا در فضای مجازی
وب سایت مذهبی، فرهنگی، آموزشی میثاق
عشق مشعلدار
حقوق جزا و جرم شناسی
رایة الهدی
دارالقرآن الکریم فولادشهر
خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
پاسخ به پرسشهای رایانه ای


کانون دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهددرباره ماتماس با ماخبرخوانپیام رسانعناوین وبلاگصفحه اصلی

سه تا که معرف حضور هستن..... چهارمی هم شیخی به نام علی بن موسی الرضاست1 که به جهت تواضعش کتوم مانده البته بعدها با تفسیر جبل النور خود معروف خواهند شد...انشاالله

 

1- علی بن موسی الرضا یعنی علی پسر موسی الرضا...جهت اطلاع دوستان اسم بابای علی اقا به جهت اراد ت به امام رضا، موسی الرضا می باشد.

 


کلیدواژه ها: قم(1)|
:: به تاریخ سه شنبه 91/7/18 ساعت 9:55 صبح

- یکشنبه 12 شهریور 1391:
حاج وحید و بچه ها که ارشد رو مرکز کشور قبول شدن (اصفهان و تهران و قم)، پیامک زدیم: آقا بیاین حالا که همه جمعن مرکز، یه پارتی بگیریم دور هم! تازه به همراه قرص و موسیقی و... البته این اضافات پیشنهاد آقا وحید بود که بنده خب پذیرفتم، یعنی راستش تقیه کردم! (توضیحش+پیازداغ اینجاس!)

- شنبه 25 شهریور 1391:
پیامک دادم: میگم وحید پارتی هرهفته جمعه ها با حسین، نماز جمعه با نماز اضافه (همون نون اضافه)! اونم به سادگی قبول کرد و گفت مخلفاتش رو شب جمعه تدارک ببینیم اینجوری نماز جمعه بیشتر حال میده. ما بازم گفتیم باشه!!!

- جمعه 14 مهر 1391:
قرارمون شد ساعت یازده و سی دقیقه، درب جنوبی دانشگاه تهران... و نماز جمعه ای به امامت آیت الله خاتمی...
و اینطوری بود که وحید توسط ما اغفال شد...

اغفال به روش شیخا

پ. ن 1: کلاً شوخی بود. هیچ برداشتی رو جدی نگیرید.
پ. ن 2: جای شما خالی امروز ناهار مهمون حاج وحید بودیم، دو دوست قدیمی رو بعد از مدتها دیدیم.


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ جمعه 91/7/14 ساعت 11:11 عصر


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ پنج شنبه 91/7/13 ساعت 11:11 صبح

 

 

بهترین نوع صله رحم، زیارت از نزدیک و رفتن به منزل آشنایان است که اگر راه دور باشد اتراق یک هفته ای می طلبد.......

صله رحم  تا بعد از مرگ  نیز ادامه دارد و آن  رفتن به قبرستان و زیارت اموات است.......

حال اگر راه دور باشد و توان رفتن نباشد به چند طریق این مهم انجام می شود:

اگر دلتان هوای دوستتان را کرده ومدتهاست او را ندیده ای موبایل خود را برداشته و با زدن یک تک ساده صله رحم می کنی....

اگر خیلی دلتان تنگ شده دوتا و حداکثر سه تا تک می زنید....

اگر بازهم رفع نشد واحساس می کنید که صله رحمتان کامل نشده، یک پیامک و یا دو پیامک می فرستی.....

اگر بسیییییار هوای دوستتان را کرده اید و با تک و پیامک حل نشد، می توانید زنگ بزنید ولی سعی کنید مختصر و مفید باشد....

اگر تلفن پاسخگو نبود می توانید با هم چت کنید آن هم چت تصویری..........

و اما اگر این روش هم به نظرتان صله رحمتان  را کامل نکرد و هنوز راضی نشده اید در نهایت آخرین راه این است که در خلوتی بنشینید و فرض کنید دوستتان انجاست پس تا یک ساعت یا دو ساعت اصلا تا شب با او صحبت کنید. بدون هزینه. آسان. صله رحم کامل......

دوستان عزیز خودم دلم برا همتون تنگ شده، دوران دانشجویی(کارشناسی) واقعا دوران خوبی بود. گهگاهی عکسهایمان را مرور می کنم و با اخرین روش صله رحم می کنم......

این متن با رعایت نکات اقتصادی تنظیم گردیده است. در ضمن لازم به ذکر است که جواب صله رحم ( تک و اس ام اس وو....) از ضروریات است..... 

 


کلیدواژه ها: صله رحم دانشجویی(1)|
:: به تاریخ چهارشنبه 91/7/12 ساعت 5:25 صبح

در سکوت کردن شکست نمی خورد...

کانَ لی فیما مَضَى أَخٌ فی اللَّهِ، وَ کانَ یُعْظِمُهُ فی عَیْنی صِغَرُ الدُّنْیا فی عَیْنِهِ، وَ کانَ خارِجاً مِنْ سُلْطانِ بَطْنِهِ، فَلا یَشْتَهی ما لا یَجِدُ وَ لا یُکْثِرُ إِذا وَجَدَ، وَ کانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صامِتاً، فَإنْ قالَ بَذَّ الْقائِلینَ وَ نَقَعَ غَلیلَ السّائِلینَ، وَ کانَ ضَعیفاً مُسْتَضْعَفاً، فَإِنْ جاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثُ غابٍ وَ صِلُّ وادٍ، لا یُدْلی بِحُجَّةٍ حَتَّى یَأْتیَ قاضیاً، وَ کانَ لا یَلومُ أَحَداً عَلَى ما یَجِدُ الْعُذْرَ فی مِثْلِهِ حَتَّى یَسْمَعَ اعْتِذارَهُ، وَ کانَ لا یَشْکو وَجَعاً إِلّا عِنْدَ بُرْئِهِ، وَ کانَ یَقولُ ما یَفْعَلُ وَ لا یَقولُ ما لا یَفْعَلُ، وَ کانَ إِذا غُلِبَ عَلَى الْکَلامِ لَمْ یُغْلَبْ عَلَى السُّکوتِ، وَ کانَ عَلَى ما یَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ یَتَکَلَّمَ، وَ کانَ إِذا بَدَهَهُ أَمْرانِ یَنْظُرُ أَیُّهُما أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَیُخالِفُهُ.
فَعَلَیْکُمْ بِهذِهِ الْخَلائِقِ فَالْزَموها وَ تَنافَسوا فیها فَإِنْ لَمْ تَسْتَطیعوها فَاعْلَموا أَنَّ أَخْذَ الْقَلیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثیر.

در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم می نمود. خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ می داشت، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت، پس آنچه نمی یافت آرزو نمی کرد و آنچه را می یافت فراوان به کار نمی برد. بیشتر روزهایش را خاموش می ماند، و اگر سخن می گفت گویندگان را از سخن می ماند و تشنگى پرسندگان را فرو می نشاند. افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان. تا نزد قاضى نمی رفت حجّت نمی آورد و کسى را که عذرى داشت سرزنش نمی نمود، تا عذرش را می شنود. از درد شکوه نمی نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود. آنچه را می کرد می گفت و بدانچه نمی کرد دهان نمی گشود. اگر با او جدال می کردند خاموشى می گزید و اگر در گفتار بر او پیروز می شدند، در خاموشى مغلوب نمی گردید. بر آنچه می شنود حریصتر بود تا آنچه گوید، و گاهى که او را دو کار پیش می آمد می نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید.
بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن. و اگر نتوانستید، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن.

[نهج البلاغه، حکمت 289، ترجمه استاد شهیدی]

پ. ن: در شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید جلد 19 صفحه 183 در مورد شخص مورد اشاره ی حضرت آمده:
- برخی گویند منظور حضرت پیامبر (ص) است اما عده ای مخالفت کرده اند، چرا که این وصف در شمار صفات پیامبر(ص) نقل نشده است: « وَ کانَ ضَعیفاً مُسْتَضْعَفاً؛ افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان.»
- برخی گویند او ابوذر غفاری است، اما عده ای این وصف را در شمار صفات او نمی دانند: « فَإِنْ جاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثُ غابٍ وَ صِلُّ وادٍ؛ به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان. (کنایه از شجاعت و دلیری)»
- برخی گویند او مقداد بن عمرو معروف به مقداد اسود از شیعیان حضرت است.
- و بالأخره برخی می گویند حضرت به شخص خاصی اشاره ندارد و قصد ایشان ارائه ی الگوست، همانگونه که در کلام عرب چنین چیزی رایج است.
ابن ابی الحدید قول آخر را ترجیح می دهد.


کلیدواژه ها: حدیث(11)| نهج البلاغه(3)|
:: به تاریخ سه شنبه 91/7/11 ساعت 10:5 عصر

 

یه روز یه عده جوون داشتن آشکارا اصرار بر گناهی می کردن(از همینا که تو جامعه زیاده)

با خودم گفتم امام زمان از دست شیعه ها چی می کشه..........

چند روز بعد به اون اتفاق فکر می کردم گفتم من که ظاهرا مذهبی ام امام زمان از من چه انتظاری داره.....??

یه کم که بیشتر فکر کردم دیدم وضع من که بدتره!!!!!!!.... انتظار امام زمان بماند.........

یاد اون حرف معروف افتادم:

« ای امام غریبم از بی یاری تو من شدم یارت»

 

 

دعا کنید آدم بشیم تا بذارن سرباز بشیم و دعا کنید این جمعه بیاید.

 چرا که همه چی بستگی به مردم دارد باید بیدار شد باید ادم شد......

 


کلیدواژه ها: امام زمان (عج)(2)|
:: به تاریخ دوشنبه 91/7/10 ساعت 8:29 صبح

شیخا براتون یه خبر خوب دارم:

 

جواد که تازه دانشکده ما قبول شده،

خوب که فکر میکنم می بینم بزرگ شده،

باور کنید جواد قبلی نیست(البته از یه لحاظی)

 ارادت ویژه داریم به برادر خسروی

 

 

 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ یکشنبه 91/7/9 ساعت 8:34 صبح

 

عجب گناهى است که تخم آن کفر است

خداوند متعال به داود علیه السّلام وحى نمود که: «مژده ده گناهکاران را. و بترسان صدیقان را

عرض کرد که چگونه عاصیان را مژده دهم و مطیعان را بترسانم؟

فرمود    : «عاصیان را مژده ده که: من توبه را قبول مى‏کنم. و گناه را عفو مى‏کنم

و صدیقان را بترسان که به اعمال خود عجب نکنند

که هیچ بنده‏اى نیست که من با او محاسبه کنم مگر اینکه هلاک مى‏شود.»

نتیجه عجب هم تکبر است......

ما که نماز خون و به هر حال پسرای خوبی....... ... هستیم باید مواظب این رذیله اخلاقی باشیم


کلیدواژه ها: عجب(1)|
:: به تاریخ یکشنبه 91/7/9 ساعت 8:28 صبح

 

پسر عزیزم دختر عزیزم

روزی که تو مرا در دوران پیری می بینی
سعی کن صبورباشی  و مرا درک کنی...

*اگر من در هنگام خوردن غذا خود را کثیف می کنم، اگر نمی توانم خودم لباس هایم را بپوشم،صبور باش.
وزمانی را  به خاطر بیاور که من ساعت ها از عمر خود را صرف آموزش همین موارد به تو کردم.

*اگر در هنگام صحبت با تو مطلبی را هزار بار تکرار می کنم، حرفم را قطع نکن و به من گوش بده.
هنگامی که تو خردسال بودی من یک داستان را هزار بار برای تو می خواندم تا تو به خواب بری.

*هنگامی که مایل به حمام رفتن نیستم ، مرا خجالت نده و به من غر نزن
زمانی را به خاطر بیاور که من برای به حمام بردن تو به هزار کلک و ترفند متوسل می شدم.

*هنگامی که ضعف مرا در استفاده از تکنولوژی جدید می بینی، به من فرصت فراگیری آن را بده و با لبخند تمسخر آمیز به من نگاه نکن.
من به تو چیزهای زیادی آموختم....چگونه بخوری، چگونه لباس بپوشی.... و چگونه با زندگی مواجه شوی.

*هنگامی که در زمان صحبت موضوع بحث را از یاد می برم ، به من فرصت کافی بده که به یاد بیاورم که در چه مورد بحث می کردیم  و اگر نتوانستم به یادبیاورم، از من عصبانی نشو.
مطمئن باش که آن چه برای من مهم است با تو بودن و با تو سخن گفتن است نه موضوع بحث!

*اگر مایل به غذا خوردن نبودم ، مرا مجبور نکن . به خوبی می دانم که چه وقت باید غذا بخورم و اگر به تو روزی گفتم که نمی خواهم بیش از این زنده باشم و دوست دارم بمیرم ....عصبانی نشو. روزی خواهی فهمید که من چه می گویم!

**تو نباید از اینکه مرا در کنار خود می بینی احساس غم، خشم و ناراحتی کنی. تو باید در کنار من باشی و مرا درک کنی و مرا یاری دهی، همانگونه که من تو را یاری کردم که زندگی ات را آغاز کنی مرا یاری کن در راه رفتن. مرا با عشق و صبوری یاری ده که راه زندگی ام را به پایان ببرم. من نیز پاداش تو را با لبخندی و عشقی که همواره داشته ام خواهم داد.

دوستت دارم پسرم.... دوستت دارم دخترم(پدر و مادر تو)

* این است تفسیر آیه شریفه و بالوالدین احسانا.گل تقدیم شما

 


کلیدواژه ها:
:: به تاریخ شنبه 91/7/8 ساعت 8:51 عصر

هر که بامش بیش برفش نه...کبوتر بیشتر

امام رضا علیه‏ السلام :
أفضَلُ العَقلِ مَعرِفَةُ الإنسانِ نَفسَهُ؛
برترین خرد، خود شناسى انسان است.
بحار الأنوار: ج78، ص352، ح9

مرقدت ضرب المثل هـــــــــای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش برفش نه... کبوتر بیشتر

ولادت آقامون رو به همه تبریک میگم. ان شاء الله به زودی قسمت بشه هممون دوباره مشرف بشیم حرم باصفای آقا... با زیارت جامعه کبیره... السلام علیکم یا اولیاء الرحمة...


:: به تاریخ پنج شنبه 91/7/6 ساعت 8:25 عصر
<   1   2   3   >  
رفقا [دات] آی آر
رفقا دات آی آر

امام علی علیه السلام: در گمراهی فرد همین بس که مردم را به چیزی امر کند که خود آن را به جا نمی آورد و از چیزی باز دارد که خود آن را ترک نمی کند.

«رفقا» وبلاگی است دوستانه، برای دور هم نگه داشتن دوستان صمیمیِ قدیمی. باشد که یکدیگر را «تا بهشت» همراهی کنیم... ان شاء الله.

تصویر برگزیده
تصویر برگزیده
ویژه ها
دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای

بیان معنوی - دفتر نشر آثار و اندیشه های حجة الاسلام علیرضا پناهیان

اسلام کوئست

سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی Aviny.com

موسسه فرهنگی بیان هدایت نور

طرحی برای فردا

جامعه مجازی تدبر در قرآن کریم

خبرگزاری دانشجو
موسیقی وبلاگ
آمار وبلاگ
بازدید امروز 221 بار
بازدید دیروز 249 بار
مجموع بازدیدها 1642158 بار

تعداد مطالب وبلاگ 300 تا